شمارهٔ ۳۴
غمت آن روز که جا در دل ویرانم کرد
سیر از سیر و صفای گل و بستانم کرد
گرچه زُنار پرستی همه کفر است ولیک
زلفِ زُناروَشَت خوب مسلمانم کرد
چه بلایی به سر زلف تو خفته است که باز
یاد آن طره طرار پریشانم کرد
این همه غنچه داغی که ز دل سر زده است
خندهها بود که دل بر سر سامانم کرد
اینم از مرحمتت بس ز پی رد و قبول
که سر خوان بلا عشق تو مهمانم کرد
دل بریدم ز تو، امّا چه کنم با لبِ تو
که ز حقِّ نمکِ خویش، پشیمانم کرد
لطف جانان به من و بار گرانش (صامت)
فرق این بود که پیش از همه قربانم کرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غمت آن روز که جا در دل ویرانم کرد
سیر از سیر و صفای گل و بستانم کرد
هوش مصنوعی: روز غمانگیزی که عشق و غمت در دل ویرانم جا گرفت، باعث شد تا از زیبایی و سرسبزی گلها و باغها دور شوم.
گرچه زُنار پرستی همه کفر است ولیک
زلفِ زُناروَشَت خوب مسلمانم کرد
هوش مصنوعی: با وجود اینکه پرستش آتش نشانه کفر است، اما زیبایی و جذابیت زلف یار باعث شده که من به عنوان یک مسلمان بهتر شوم.
چه بلایی به سر زلف تو خفته است که باز
یاد آن طره طرار پریشانم کرد
هوش مصنوعی: به چه مصیبت و آسیبهایی که به حالت موهای تو آمده، که یاد آن دستهی پریشان تو دوباره مرا تحت تاثیر قرار داد.
این همه غنچه داغی که ز دل سر زده است
خندهها بود که دل بر سر سامانم کرد
هوش مصنوعی: این همه احساساتی که از دل به بیرون آمده، نتیجه خندهها و شادیهایی بوده که باعث شده دل من به آرامش و سامان برسد.
اینم از مرحمتت بس ز پی رد و قبول
که سر خوان بلا عشق تو مهمانم کرد
هوش مصنوعی: این هم از لطف توست که با وجود تمام مشکلات و دشواریها، عشق تو باعث شده است که من در این میهمانی خاص قرار بگیرم.
دل بریدم ز تو، امّا چه کنم با لبِ تو
که ز حقِّ نمکِ خویش، پشیمانم کرد
هوش مصنوعی: دل از تو جدا کردم، اما نمیدانم با لبهای تو چه کنم، چون پشیمانی از نمکی که بر من داشتی، مرا آزار میدهد.
لطف جانان به من و بار گرانش (صامت)
فرق این بود که پیش از همه قربانم کرد
هوش مصنوعی: محبت و مهربانی محبوب به من و زحمات و نگرانیهای من در این بود که او قبل از هرکس دیگری به قربانی کردن من اقدام کرد.
حاشیه ها
1399/01/10 16:04
مهرداد
خندهها بود که دل بی سر سامانم کرد
1403/02/20 18:05
سیدمحمد جهانشاهی
که ز حقِّ نمکِ خویش ، پشیمانم کرد
1403/02/20 18:05
سیدمحمد جهانشاهی
دل بریدم ز تو ، امّا چه کنم با لبِ تو،

صامت بروجردی