گنجور

شمارهٔ ۳۶

دلم بهانه رویت زیاد می‌گیرد
به شوق وصل تو فال زیاد می‌گیرد
رخت هر آن چه ز عاشق‌کشی نمی‌داند
ز چشم شوخ سیاه تو یاد می‌گیرد
ز روی تجربه مغروری از جهان غلطست
که دهر هر چه به هر کس که داد می‌گیرد
تو شاه کشور حسنی ولی عدالت کن
که شاه مملکت از عدل و داد می‌گیرد
به غیر رخ منما پیش دیده (صامت)
که شعله غمش اندر نهاد می‌گیرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.