شمارهٔ ۵ - در مدح حضرت امیرالمومنین علیه افضل الصلوه
از مهر علی بر دل هر کس اثری نیست
در نزد خدا طاعت او را ثمری نیست
جز حیدر و ذریه او نیست پناهی
غیر از علی و آل علی راهبری نیست
همچون اسدالله پی نصرت احمد
در بیشه ایجاد خدا شیر نری نیست
از بهر رهایی ز سهام ستم خصم
جز یاری داماد پیمبر سپری نیست
اندر صرف قلزم امکان ولایت
چون آن در یکتاری امامت گهری نیست
از کثرت دانش به سوی حضرت بی چون
از روی مثل دوری راه اینقدری نیست
ای سر خدا یا علی از چنبر حکمت
بیرون به خدا یکسر مو هیچ سری نیست
جایی که بود مدح سرای تو خداوند
سر کردن اوصاف تو حد بشری نیست
انوار تو گر مطلع انوار نباشد
تابان به فلک شمس و به گردون قمری نیست
شد سدره نشین روح الامین از کرم تو
پیداست که این مرتبه کار دگری نیست
در میمنت ظل هما موهبت توست
ورنه هنر اینقدر به یک مشت پری نیست
جز درگه امید تو در روز قیامت
از آتش دوزخ به سوی خلد دری نیست
ایشان نجف به هر چه با این همه اجلال
در کرببلا سوی حسینت گذری نیست
چون زینب تو دید که شاهد شهدار
جز داد جان درره جانان نظری نیست
بی یار و معین مانده به دست سپه شام
دیگر ز پی نصرت او یک نفری نیست
زد دست به دامان شه تشنه لب و گفت
ای آنکه به غیر تو نبی را پسری نیست
اکنون که روی فکر پرستاری ما کن
غیر از تو مددکار غریبان دگری نیست
بعد از تو به هنگام اسیری بره شام
جز شمر و سنان همره ما همسفری نیست
میسوزم از این غم که برای تو پس از قتل
در قتلگه ای تشنه جگر نوحهگری نیست
تنها نزد آتش به درون تو و لیلی
بیشعله ز داغ علی اکبر جگری نیست
بر حال لب خشک و کبود از عطش تو
بیگریه و ماتم به جهان خشک و تری نیست
خنجر ز پی حنجر خشک تو کشیده است
از شمر به احوال تو بیرحمتری نیست
از گندم ری بر نخوری ای عمر سعد
خون ریختن سبط پیمبر هنری نیست
بنمای علاج دل پردرد سکینه
کز بعد تو چون وی به جهان دربدری نیست
(صامت) مکن اندیشه ز عصیان که بکونین
مداح حسین ابن علی را خبری نیست
حذف شود
حذف شود
شمارهٔ ۴ - در منقب فخر کائنات و خلاصه موجودات خاتم الانبیا (ص): خانه سحر آفرین باز پی فتح بابشمارهٔ ۶ - در مدح عینالله الناصره امیرالمومنین(ع): عمر در منقبت حیدر کرار گذاشت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از مهر علی بر دل هر کس اثری نیست
در نزد خدا طاعت او را ثمری نیست
هوش مصنوعی: محبت علی در دل هر کسی تأثیری ندارد و در برابر خداوند، عبادت او بهرهای ندارد.
جز حیدر و ذریه او نیست پناهی
غیر از علی و آل علی راهبری نیست
هوش مصنوعی: غیر از حیدر و فرزندان او، هیچ پناهی وجود ندارد و هیچ رهبری غیر از علی و خاندان او وجود ندارد.
همچون اسدالله پی نصرت احمد
در بیشه ایجاد خدا شیر نری نیست
هوش مصنوعی: مانند شیر بزرگی که در جنگل، برای کمک به پیامبر خدا ایستاده، شیر دیگر در این عرصه وجود ندارد.
از بهر رهایی ز سهام ستم خصم
جز یاری داماد پیمبر سپری نیست
هوش مصنوعی: برای رهایی از ظلم و ستم دشمن، جز کمک و حمایت داماد پیامبر، چارهای وجود ندارد.
اندر صرف قلزم امکان ولایت
چون آن در یکتاری امامت گهری نیست
هوش مصنوعی: در زمینهی قدرت و ولایت، مانند دریا و امکان، هیچ چیز نمیتواند به تنهایی و به یکتایی مقام رهبری را به خود اختصاص دهد.
از کثرت دانش به سوی حضرت بی چون
از روی مثل دوری راه اینقدری نیست
هوش مصنوعی: به خاطر فراوانی دانش، نباید به سمت وجود بینقص بشتابیم، زیرا مسیر رسیدن به آن بسیار طولانیتر از آن است که فکر میکنیم.
ای سر خدا یا علی از چنبر حکمت
بیرون به خدا یکسر مو هیچ سری نیست
هوش مصنوعی: ای سر و دلیل خدا، علی! از دایرهٔ حکمت و دانایی بیرون برو و به خدا ایمان بیاور؛ زیرا هیچ راز و سری در دنیا وجود ندارد که به خدا مربوط نباشد.
جایی که بود مدح سرای تو خداوند
سر کردن اوصاف تو حد بشری نیست
هوش مصنوعی: جایی که تو را ستایش میکنند، آفرینش نمیتواند تمامی ویژگیهایت را به خوبی توصیف کند.
انوار تو گر مطلع انوار نباشد
تابان به فلک شمس و به گردون قمری نیست
هوش مصنوعی: اگر درخشش تو در آسمان و نورهای آن حضور نداشته باشد، در این صورت نه خورشید در آسمان میدرخشد و نه ماه در گردونهی آسمان وجود دارد.
شد سدره نشین روح الامین از کرم تو
پیداست که این مرتبه کار دگری نیست
هوش مصنوعی: از لطف و کرمت، جایگاه روحالامین به سدره رسیده است و این نشان میدهد که این مقام، کار عادی و معمولی نیست.
در میمنت ظل هما موهبت توست
ورنه هنر اینقدر به یک مشت پری نیست
هوش مصنوعی: در خوشی و برکت سایهات، هدیهای از توست؛ وگرنه این توانایی و هنر به این سادگی و فقط به یک دسته پری نیست.
جز درگه امید تو در روز قیامت
از آتش دوزخ به سوی خلد دری نیست
هوش مصنوعی: به جز مکان امید تو در روز قیامت، راهی برای نجات از آتش دوزخ به سوی بهشت وجود ندارد.
ایشان نجف به هر چه با این همه اجلال
در کرببلا سوی حسینت گذری نیست
هوش مصنوعی: ایشان در نجف هستند و با وجود همهی عظمت و بزرگی که دارند، به کربلا و حسین هیچ توجهی ندارند.
چون زینب تو دید که شاهد شهدار
جز داد جان درره جانان نظری نیست
هوش مصنوعی: وقتی زینب به تماشای زیبای تازه درگذشته نگریست، متوجه شد که جز فدای جان در راه عشق، هیچ چیز دیگری ارزش ندارد.
بی یار و معین مانده به دست سپه شام
دیگر ز پی نصرت او یک نفری نیست
هوش مصنوعی: در این وضعیت دشوار و غمانگیز، کسی نیست که به یاری و حمایت من بیاید و تنها ماندهام، در حالی که به دنبال کمک هستم.
زد دست به دامان شه تشنه لب و گفت
ای آنکه به غیر تو نبی را پسری نیست
هوش مصنوعی: به دامن پادشاهی که تشنه لب است، دست زد و گفت: ای کسی که غیر از تو هیچ نبی فرزندی ندارد.
اکنون که روی فکر پرستاری ما کن
غیر از تو مددکار غریبان دگری نیست
هوش مصنوعی: حالا که تو به فکر حمایت و پرستاری از ما هستی، غیر از تو کسی دیگری برای کمک به بیپناهان وجود ندارد.
بعد از تو به هنگام اسیری بره شام
جز شمر و سنان همره ما همسفری نیست
هوش مصنوعی: پس از تو، در زمان سختی و اسارت، در این وضعیت تنها شمر و سنان هستند که همراهمان هستند و کسی دیگر نیست که در کنار ما باشد.
میسوزم از این غم که برای تو پس از قتل
در قتلگه ای تشنه جگر نوحهگری نیست
هوش مصنوعی: از این ناراحتی میسوزم که پس از کشتنت، حتی در مکان قتل، کسی نیست که برای تو سوگواری کند و دلش برای تو تنگ شود.
تنها نزد آتش به درون تو و لیلی
بیشعله ز داغ علی اکبر جگری نیست
هوش مصنوعی: تنها در کنار آتش درون تو و لیلی، دلی مثل دل علی اکبر از شدت عشق سوزان وجود ندارد.
بر حال لب خشک و کبود از عطش تو
بیگریه و ماتم به جهان خشک و تری نیست
هوش مصنوعی: حالت لبهایی که بر اثر تشنگی خشک و کبود شدهاند، نشاندهنده غم و اندوهی عمیق است. در این جهان خشک و بیرحم، حتی بیاحساس و بدون گریه هم نمیتوان به این وضعیت اشاره کرد.
خنجر ز پی حنجر خشک تو کشیده است
از شمر به احوال تو بیرحمتری نیست
هوش مصنوعی: خنجر به سمت گلوی خشک تو آماده حمله است و هیچکس به اندازه شمر به وضعیت تو بیرحم نیست.
از گندم ری بر نخوری ای عمر سعد
خون ریختن سبط پیمبر هنری نیست
هوش مصنوعی: ای عمر سعد، تو از آرد و گندم ری بهرهای نمیبری؛ ریختن خون سبط پیامبر کار دشواری نیست و هنر به حساب نمیآید.
بنمای علاج دل پردرد سکینه
کز بعد تو چون وی به جهان دربدری نیست
هوش مصنوعی: نشان بده راه درمان دل پر درد سکینه را، زیرا از دوری تو، او در این دنیا بیپناه است.
(صامت) مکن اندیشه ز عصیان که بکونین
مداح حسین ابن علی را خبری نیست
هوش مصنوعی: از فکر طغیان بیرون نرو، زیرا در عالم وجود خبری از مداح حسین ابن علی وجود ندارد.
حذف شود
حذف شود
هوش مصنوعی: بگذار همه چیز فراموش شود و کنار برود.
حاشیه ها
1399/07/21 14:10
مهدی محبوبی
)بیکشمت پری) اشتباهه
( به یک مشت پری ) درسته
1399/07/21 14:10
مهدی محبوبی
(چون آن در یکتاری امامت) اشتباهه
(چون آن دُرِ یکتای ِ امامت) درسته