شمارهٔ ۵ - در مدح حجت الله(عج الله تعالی فرجه)
گرفت لشگر دی باز روی کیهان را
نمود طی ورق عشرت گلستان را
خبر دهید ز آشوب دهر مستان را
که تا پذیر شوند آفت زمستان را
به دفع زحمت دی رونق شبستان را
دهند از می و نی بانو ابچینک و رباب
ربیع وصیف و خریف تو شد به غفلت صرف
غنیمت است به فصل شتاء موسم برف
که از حیات ببندیم با حریفان طرف
ببار ساقی گلچهره ظرفهای شگرف
از آن می غنی و از تصور این حرف
بپوش چشم و مشو مضطرب ز بیم عذاب
چو تار زینب و پول عمل بهم بسته
بهم چون لازم و ملزم هر دو پیسته
به فن باده چرا شیخ شیشه بشکسته
نکرده حمل به صحت چگونه دلخسته
قلوب ما چو ز کل جهات وارسته
ز جام پیر خراباتیان شدیم خراب
مرا که بود ز این پیش جان ز تن نومید
ز شرب این میم اصلاً نبود خوف وعید
کنونکه مهر سعادت ز مشرق امید
ز عون فالق الاصباح رخ نمود و دمید
که چون ولادت سعد امام عصر رسید
مرا چه باک ز اندیشه ثواب و عقاب
سمی احمد امی ولی ایزد پاک
قوام هستی ایجاد و انجم و افلاک
ز خاتمیت انباز سید لولاک
به مهدویت موصوف در سراچه خاک
معین دین و دل و باعث نجات و هلاک
که حرف مجملی از وصف اوست چار کتاب
خدیو خطه امکان امام عصر زمان
شریک قرآن هادی انس و رهبر جان
ظهور هستی مطلق خلیفه الرحمن
به روز وحدت واجب نتیجه امکان
ز روی اوست هویدا به قلب اوست عیان
صفات ایزد و علم مهیمن و هاب
ولی امر خداوند مهدی موعود
نظام دهر وصی محمد محمود
بهم زننده قانون ارمنی و یهود
بهر چه هست پدیدار در جهان وجود
دلیل راه به حکم یگانه معبود
کفیل رزق به امر مسبب الاسباب
کف کفایت او کافی طریق سئوال
بیان شافی او مشکلات را حلال
فناکننده شیطان کشنده دجال
مخرب بلد کفر و شرک و بغضی و ضلال
به حفظ سلسله عقل رهبر ابدال
به نظم رشته توحید سرور اقطاب
حکیم گوید و این است کار عقل بصیر
که نیست ماهیت شیئی انقلاب پذیر
کنون چه گویم در حق آن سپهر سریر
که چون خداست به تکوین کائنات خیبر
اگر کنم به خدائیش شبهه زین تقصیر
هزار بار اتوب الیک یا تواب
شهنشا نظر مرحمت به ما واکن
به دهر فتنه و آشوب را تماشا کن
بیا به مسند شرع محمدی جا کن
طریقه نبوی را دوباره احیا کن
ز زنک شرک دل خلق را مصفا کن
ز انتظار برآور دگر دل احباب
تو پشت پرده غیب و جهان و کون و فساد
شد از فساد مهیای سستی بنیاد
ببین تعدی فرعونیان ذوالاوتاد
تمام بیخبر از ربک لبا المرصاد
تعال بالعجل ای هادی سبیل رشاد
بزن به پیکر شراره سوط عذاب
نگاهداری دین در کف اندرین اوقات
گرانتر است ز قبض حدیده محمات
کنند دعوی دینداری و به جنب فرات
عصاه امت جد تو ای ستوده صفات
به روز جمعه و هنگام ظهر و وقت صلوه
غریب و تشنه حسین را کشتند بر لب آب
نبودی آنکه ببینی چگونه بیکس و فرد
عزیز فاطمه عطشان به شامیان رو کرد
که ای گروه ز ایمان گذشته نامرد
مرا به این همه داغ و فراغ و محنت درد
سه حاجتست تمنا در این زمان نبرد
اگر کنید اجابت مرا ز راه صواب
نخست آنکه برای خدا دهیدم راه
کزین دیار به درد و فغان ناله آه
من ستمزده ا عترت رسول خدا
برم به شهر مدینه به جد خویش پناه
دوم ز تشنگیام شد جهان به دیده سیاه
کنیدم از کف آبی علاج قلب کباب
سوم اگر نشود این دو مطلبم حاصل
به آب رحم سرشته است گر شما را گل
کجا رواست به یک کشته یک جهان قاتل
شده است کار من از زندگی دگر مشکل
چه میکنید مرا بیگنه چنین بسمل
بری کشتن من یک به یک کنید شتاب
به حاجت سیم آن گزیده یزدان
سپاه شام ببستند عاقبت پیمان
ولی وفا ننمودند لشگر عدوان
به تیر و تیغ و خدنک سه شعبه و پیکان
به سنگ و چوب و عصا و عمود و نوک سنان
زدند آن قدر از هر طرف که شد بیتاب
به جای دوش نبی بر سرزمین جا کرد
عزیز فاطمه بر روی خاک ماوا کرد
مکان به سینه او شمر بیسر و پا کرد
ز قلب خیر ناصبر و تاب یغما کرد
سرشک دیده (صامت) روان چو دریا کرد
نمود عالم ایجاد را تمام خراب
شمارهٔ ۴ - در مدح حضرت امیرالمومنین(ع): مه شعبان گذشت و گشت عیانشمارهٔ ۶ - در مدح قاسم بن الحسن(ع): باز شد اسپهبد فرو رد را پا در رکیب
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرفت لشگر دی باز روی کیهان را
نمود طی ورق عشرت گلستان را
هوش مصنوعی: لشگری از تاریکی و بلا به دنیا حمله کرده و زیباییهای زندگی و خوشیها را تحت تأثیر قرار داده است.
خبر دهید ز آشوب دهر مستان را
که تا پذیر شوند آفت زمستان را
هوش مصنوعی: به دیگران خبر بدهید که در این دوران پر آشوب، مستان و سرمستان را از خطرات و مشکلاتی که در پیش است آگاه کنید. باید آنها را آماده کنیم تا با سختیهای فصل زمستان روبهرو شوند.
به دفع زحمت دی رونق شبستان را
دهند از می و نی بانو ابچینک و رباب
هوش مصنوعی: برای رفع مشکلات و سختیها، زیبایی و سرزندگی محفل شبانه را با نوشیدن شراب و نواختن نی و سازهای دیگر به دست میآورند.
ربیع وصیف و خریف تو شد به غفلت صرف
غنیمت است به فصل شتاء موسم برف
هوش مصنوعی: بهار و تابستان با غفلت از دست میرود و بهتر است که از نعمتهایشان بهرهمند شویم، چرا که در فصل زمستان، زمان برف و سرما فرا میرسد.
که از حیات ببندیم با حریفان طرف
ببار ساقی گلچهره ظرفهای شگرف
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی دعوت به زندگی و لذت بردن از جمع دوستان است. در آن اشاره شده که باید با دوستان به شادی زندگی ادامه دهیم و از مهمانیهایی که در آنها کسانی با زیبایی و جذابیت حضور دارند لذت ببریم. به نوعی تاکید بر اهمیت جشنها و دورهمیها و تأثیر آنها بر زندگی شاد وجود دارد.
از آن می غنی و از تصور این حرف
بپوش چشم و مشو مضطرب ز بیم عذاب
هوش مصنوعی: از آن شراب بنوش و به این فکر که این حرف را فراموش کن، چشمهایت را ببند و از ترس عذاب نترس.
چو تار زینب و پول عمل بهم بسته
بهم چون لازم و ملزم هر دو پیسته
هوش مصنوعی: چنان که تار زینب و عمل در هم تنیدهاند، لازم و ملزوم یکدیگرند و به هم پیوستهاند.
به فن باده چرا شیخ شیشه بشکسته
نکرده حمل به صحت چگونه دلخسته
هوش مصنوعی: چرا شیخ که به علم باده آشناست، شیشهای که شکسته را تعمیر نکرده و حالا چطور میتواند دلی که خسته شده را درمان کند؟
قلوب ما چو ز کل جهات وارسته
ز جام پیر خراباتیان شدیم خراب
هوش مصنوعی: دلهای ما از هر سو آزاد شده و مانند مستی که از جام پیران مینوشد، دچار خرابی و شیدایی شدهایم.
مرا که بود ز این پیش جان ز تن نومید
ز شرب این میم اصلاً نبود خوف وعید
هوش مصنوعی: من که تا به حال از زندگی و تن خود ناامید بودم، از نوشیدن این می هیچ ترس و هراسی ندارم.
کنونکه مهر سعادت ز مشرق امید
ز عون فالق الاصباح رخ نمود و دمید
هوش مصنوعی: اکنون که خورشید خوشبختی از سمت شرق امید به ظهور آمده و نورافشانی کرده است.
که چون ولادت سعد امام عصر رسید
مرا چه باک ز اندیشه ثواب و عقاب
هوش مصنوعی: زمانی که متولد شدن امام عصر (عج) فرا رسید، دیگر برای من اهمیت ندارد که به فکر پاداش و مجازات باشم.
سمی احمد امی ولی ایزد پاک
قوام هستی ایجاد و انجم و افلاک
هوش مصنوعی: احمد، که به طرز شگفتانگیزی خوب و بینظیر است، ولی خداوند پاک، اساس و بنیان همه موجودات و جهانها را قرار داده است.
ز خاتمیت انباز سید لولاک
به مهدویت موصوف در سراچه خاک
هوش مصنوعی: از ویژگی ختم پیامبری تو، ای سید، میتوان به مهدویت اشاره کرد که در خاک مقدس شناخته شده است.
معین دین و دل و باعث نجات و هلاک
که حرف مجملی از وصف اوست چار کتاب
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف موضوعی اشاره دارد که هم ضامن دین و ایمان افراد است و هم میتواند در زندگیشان به نجات یا هلاکت منجر شود. این موضوع در چهار کتاب به طور خلاصه مطرح شده و به جنبههای مختلف آن پرداخته شده است.
خدیو خطه امکان امام عصر زمان
شریک قرآن هادی انس و رهبر جان
هوش مصنوعی: امام عصر، ولیعصر و پیشوای زمان، راهنمای انسانها و هدایتگر روحهایشان است، همانطور که قرآن نیز راهبر و هدایتکننده مردم است.
ظهور هستی مطلق خلیفه الرحمن
به روز وحدت واجب نتیجه امکان
هوش مصنوعی: ظهور وجود بینهایت و کامل خداوند به عنوان نمایندهاش در روزی که وحدت ضروری است، نتیجه و ثمره امکان وجود دارد.
ز روی اوست هویدا به قلب اوست عیان
صفات ایزد و علم مهیمن و هاب
هوش مصنوعی: زیبایی و صفات خداوند از چهره او مشخص است و در دل او به روشنی دیده میشود. این نشان میدهد که علم و قدرت خداوند به وضوح در وجود او تجلی پیدا کرده است.
ولی امر خداوند مهدی موعود
نظام دهر وصی محمد محمود
هوش مصنوعی: حاکم و ولی خداوند، مهدی موعود، به عنوان جانشین پیامبر محمد (ص) و نماد دورانی نوین در تاریخ بشریت شناخته میشود.
بهم زننده قانون ارمنی و یهود
بهر چه هست پدیدار در جهان وجود
هوش مصنوعی: هر چیزی که در جهان وجود دارد، باعث تغییر یا تزلزل قوانین ارمنی و یهودی میشود.
دلیل راه به حکم یگانه معبود
کفیل رزق به امر مسبب الاسباب
هوش مصنوعی: دلیل راه، همان خدای یگانه است که مسئول رزق و روزی بوده و همه چیز را به اراده خود به وجود میآورد.
کف کفایت او کافی طریق سئوال
بیان شافی او مشکلات را حلال
هوش مصنوعی: کفایت او پاسخگوی تمام نیازهای ماست و طرز بیانش در پاسخ به سؤالات به خوبی و روشنی مسائل را حل میکند.
فناکننده شیطان کشنده دجال
مخرب بلد کفر و شرک و بغضی و ضلال
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف ویژگیهای منفی و خطرناک اشاره دارد. به طور کلی، به تخریب و فساد اشاره میکند که ناشی از وسوسههای شیطان و دجال است. همچنین، به ذکر کفر، شرک، دشمنی و گمراهی نیز پرداخته میشود و بر اهمیت دوری از این اوصاف تاکید میکند.
به حفظ سلسله عقل رهبر ابدال
به نظم رشته توحید سرور اقطاب
هوش مصنوعی: عقل به عنوان رهبری حامی و حافظ، به ساماندهی و نظم بخشیدن به پیوندهای توحید و مقامهای بلند معنوی میپردازد.
حکیم گوید و این است کار عقل بصیر
که نیست ماهیت شیئی انقلاب پذیر
هوش مصنوعی: حکمت میگوید که این ویژگی عقل روشن و بیدار است که ماهیت هیچ چیزی دچار تغییر و تحول نمیشود.
کنون چه گویم در حق آن سپهر سریر
که چون خداست به تکوین کائنات خیبر
هوش مصنوعی: حالا چه بگویم درباره آن آسمان بزرگ و قدرتمند که مانند خداوند در ایجاد و شکلدهی به موجودات و جهان نقش دارد؟
اگر کنم به خدائیش شبهه زین تقصیر
هزار بار اتوب الیک یا تواب
هوش مصنوعی: اگر من به خداییاش در این گناه تردید کنم، هزار بار به سمت تو بازمیگردم، ای بسیار پذیرنده.
شهنشا نظر مرحمت به ما واکن
به دهر فتنه و آشوب را تماشا کن
هوش مصنوعی: ای پادشاه، لطف خود را به ما نثار کن و در این زمانه پر از فتنه و آشوب، بر اوضاع دقت و نظارت داشته باش.
بیا به مسند شرع محمدی جا کن
طریقه نبوی را دوباره احیا کن
هوش مصنوعی: بیایید به جایگاه تعلیمات پیامبر اسلام بازگردیم و راه و روش او را دوباره زنده کنیم.
ز زنک شرک دل خلق را مصفا کن
ز انتظار برآور دگر دل احباب
هوش مصنوعی: دل مردم را از شرک پاک و خالص کن و به جای انتظار، دل دوستان را شاد کن.
تو پشت پرده غیب و جهان و کون و فساد
شد از فساد مهیای سستی بنیاد
هوش مصنوعی: تو در پس پرده غیب قرار داری و به خاطر فساد موجود در جهان و موجودات، مستعد و آماده برای بر هم ریختن پایهها و بنیانها هستی.
ببین تعدی فرعونیان ذوالاوتاد
تمام بیخبر از ربک لبا المرصاد
هوش مصنوعی: بنگر که ظلم و ستم فرعونیان چقدر زیاد است و آنها کاملاً از خداوند غافلند در حالی که او در کمین آنان است.
تعال بالعجل ای هادی سبیل رشاد
بزن به پیکر شراره سوط عذاب
هوش مصنوعی: ای دعوتکننده به راه راست، با سرعت بیا و بر بدن شعلهی عذاب، ضربهای بزن.
نگاهداری دین در کف اندرین اوقات
گرانتر است ز قبض حدیده محمات
هوش مصنوعی: نگهداری و حفاظت از دین در این زمانه سخت و پرآشوب، به مراتب ارزشمندتر و دشوارتر از نگهداشتن طلا و نقره است.
کنند دعوی دینداری و به جنب فرات
عصاه امت جد تو ای ستوده صفات
هوش مصنوعی: این بیت به نقد افرادی اشاره دارد که خود را دیندار نشان میدهند، در حالی که در عمل رفتارهای نادرستی از خود بروز میدهند. به ویژه، اشارهای به کسانی دارد که در کنار آب فرات، که نمادی از پاکی و طهارت است، انتظار دارند که با اعمالشان به فرزندی از جد بزرگوار خود افتخار کنند، در حالی که اعمالشان در تضاد با آن ویژگیهاست. این نشاندهنده تناقض میان ظواهر و باطن افراد میباشد.
به روز جمعه و هنگام ظهر و وقت صلوه
غریب و تشنه حسین را کشتند بر لب آب
هوش مصنوعی: در روز جمعه و در نیمروز، در زمانی که نماز برپا بود، حسین که در حالتی غریب و تشنه بود، در کنار آب به قتل رسید.
نبودی آنکه ببینی چگونه بیکس و فرد
عزیز فاطمه عطشان به شامیان رو کرد
هوش مصنوعی: در نبود تو، کسی نبود که ببیند چگونه فاطمه، در حالی که تنها و بدون یار بود، با چهرهای تشنه به سوی شامیان روی آورد.
که ای گروه ز ایمان گذشته نامرد
مرا به این همه داغ و فراغ و محنت درد
هوش مصنوعی: ای گروهی که از ایمان فاصله گرفتهاید، به من بیرحمانه این همه درد و رنج را تحمیل کردهاید.
سه حاجتست تمنا در این زمان نبرد
اگر کنید اجابت مرا ز راه صواب
هوش مصنوعی: در این زمان، سه خواسته دارم که اگر به شیوه خوب و درست، پاسخگو باشید، تحقق مییابند.
نخست آنکه برای خدا دهیدم راه
کزین دیار به درد و فغان ناله آه
هوش مصنوعی: ابتدا باید راهی را برای خدا انتخاب کنم که از این سرزمین پر از درد و زاری عبور کند.
من ستمزده ا عترت رسول خدا
برم به شهر مدینه به جد خویش پناه
هوش مصنوعی: من که از ظلم و ستم به ستوه آمدهام، به شهر مدینه میروم تا به جد پیغمبر خدا پناه ببرم.
دوم ز تشنگیام شد جهان به دیده سیاه
کنیدم از کف آبی علاج قلب کباب
هوش مصنوعی: دوم از شدت تشنگی، تمام جهان را با نگاهی تیره و تار میبینم و از دستم آبی برای درمان دل سوختهام ندارم.
سوم اگر نشود این دو مطلبم حاصل
به آب رحم سرشته است گر شما را گل
هوش مصنوعی: اگر این دو خواستهام به نتیجه نرسد، بدانید که دل پاک و مهربانم مانند آبی است که به عشق گلکاری کرده است.
کجا رواست به یک کشته یک جهان قاتل
شده است کار من از زندگی دگر مشکل
هوش مصنوعی: چطور ممکن است که به یک کشته، یک دنیا قاتل شود؟ حالا دیگر زندگی برای من دشوار شده است.
چه میکنید مرا بیگنه چنین بسمل
بری کشتن من یک به یک کنید شتاب
هوش مصنوعی: چگونه میتوانید مرا بیگناه اینگونه به قتل برسانید؟ چرا یک به یک با شتاب قصد کشتن من را دارید؟
به حاجت سیم آن گزیده یزدان
سپاه شام ببستند عاقبت پیمان
هوش مصنوعی: در نهایت، به دلیل نیاز به پول، گروهی از بهترینهای یزدان به لشکر شام پیوستند و با آنها پیمان بستند.
ولی وفا ننمودند لشگر عدوان
به تیر و تیغ و خدنک سه شعبه و پیکان
هوش مصنوعی: اما لشکر دشمن به وفاداری عمل نکردند و با تیر و شمشیر بر ما حمله کردند، همچنان که با سه شاخه و نیزه به ما آسیب رساندند.
به سنگ و چوب و عصا و عمود و نوک سنان
زدند آن قدر از هر طرف که شد بیتاب
هوش مصنوعی: به سنگ و چوب و چماق و تیرک و نوک نیزهها چنان زدند که دیگر تاب و تحمل نداشت.
به جای دوش نبی بر سرزمین جا کرد
عزیز فاطمه بر روی خاک ماوا کرد
هوش مصنوعی: به جای اینکه پیامبر روی دوش کسی استراحت کند، عزیز فاطمه بر زمین نشسته و در کنار ما جای گرفته است.
مکان به سینه او شمر بیسر و پا کرد
ز قلب خیر ناصبر و تاب یغما کرد
هوش مصنوعی: جایگاه او در دلش به گونهای است که بینهایت احساس میکند و به شدت تشنه محبت و عشق است. او نمیتواند تاب و آرامش را در قلبش حفظ کند و همواره از غم و درد این احساس رنج میبرد.
سرشک دیده (صامت) روان چو دریا کرد
نمود عالم ایجاد را تمام خراب
هوش مصنوعی: اشکهای خاموش من مانند دریا جاری شد و همه عالم وجود را به ویرانی کشاند.