گنجور

شمارهٔ ۴ - در مدح حضرت امیرالمومنین(ع)

مه شعبان گذشت و گشت عیان
پیک ماه مبارک رمضان
ای غزل خوان من غزل بر خوان
غزلی تازه و بما مستان
شو بر غم حسود باده گسار
کو چنان عمر و کوچنان اقبال
که دگر باره در مه شوال
ز غم روزگار فارغ بال
به نشینیم خسرم و خوشحال
صوم خود راز می‌کنیم افطار
دو سه روزی به روزه مانده که باز
خم شود قامتم ز بار نماز
حالیا از پی کلوخ انداز
ساغر می به گردش آواز باز
تاز کار افکنی مرا یک بار
آن چنان مست کن مرا از می
که شود صوم من به مستی طی
می به ساغر بریر پی در پی
با دف و عود و به ربط و بانی
بابم وزیر چنگ و موسیقار
نه می‌دخت رز بود غرضم
که برد جوهر و نهد عرضم
سستی آرد به درک ما فرضم
کاهد از صحت و ده مرضم
جای اقبال آورد ادبار
خواهم از آنمیی که کرده خدا
وصف او را به لیله الاسری
عارف و عامی از طریق وفا
کرد تفسیر او خدا به خدا
به می حب حیدر کرار
علت غائی جهان وجود
مایه اعتبار بود و نبود
هر وجودی ز جود او موجود
بنده پاک حضرت معبود
وصی خاص احمد مختار
چمن آرای گلشن وهاب
زینت افزای منبر و محراب
شرف خاک و باد و آتش و آب
باعث رتبه اولوا الالباب
مردم دیده اولواالابصار
موج دریای قدرت احدی
ثمر نخل هیئت صمدی
نمت خوان نعمت ابدی
تحفه زاکیات لم یلدی
باد دایم به آنجناب نثار
ای ولی خدا خدایی کن
یعنی از غیب خود نمایی کن
در جهان کار کبریایی کن
از محبان گره‌گشایی کن
روبهان جمله گشته شیر شکار
کربلا بر حسینت ای سرور
تنگ شد آن قدر رجور قدر
که لب خشک با دو دیده تر
شد ز شمشیر شر دون بی‌سر
دادرس بهر وی نبد دیار
هرچه گفت ای ستمگران رحمی
می‌دهم بهر آب جان رحمی
کس چو من نیست در جهان رحمی
که به دشمن برد امان رحمی
سنگ خون گرید از چنین گفتار
لیک بر شمر دون نکرد اثری
گرچه آهش بسوخت هر جگری
یا علی گر تو داشتی خبری
همچو (صامت) مدام نوحه‌گری
بود کار تو تا به روز شمار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مه شعبان گذشت و گشت عیان
پیک ماه مبارک رمضان
هوش مصنوعی: ماه شعبان به پایان رسید و شروع ماه مبارک رمضان به وضوح مشخص شد.
ای غزل خوان من غزل بر خوان
غزلی تازه و بما مستان
هوش مصنوعی: ای شاعر غزل‌خوان، برای ما غزلی جدید و شگفت‌انگیز بخوان تا ما سرمست شویم.
شو بر غم حسود باده گسار
هوش مصنوعی: شراب نوشیدنی شادی‌آور است که می‌تواند غم را از دل دور کند، به ویژه در حضور حسودان.
کو چنان عمر و کوچنان اقبال
که دگر باره در مه شوال
هوش مصنوعی: عمر و فرصت‌هایی که مانند فرصتی در ماه شوال به دست می‌آید، دیگر به این شکل تکرار نخواهد شد.
ز غم روزگار فارغ بال
به نشینیم خسرم و خوشحال
هوش مصنوعی: از غم‌های زندگی آزاد شویم و با خیال راحت زندگی کنیم، من خوشبختم و شادمانم.
صوم خود راز می‌کنیم افطار
هوش مصنوعی: ما در روز عید فطر، روزه‌داری خود را به راز و نهان می‌سپاریم.
دو سه روزی به روزه مانده که باز
خم شود قامتم ز بار نماز
هوش مصنوعی: به مدت چند روزی باقی مانده که دوباره باید در برابر بار سنگین نماز، سرم را خم کنم و خمیدگی را تجربه کنم.
حالیا از پی کلوخ انداز
ساغر می به گردش آواز باز
هوش مصنوعی: اکنون به دنبال کسی هستم که با رفتار خود نیکی را به من می‌آموزد و مرا به سوی شادی و سرور دعوت می‌کند.
تاز کار افکنی مرا یک بار
هوش مصنوعی: لطفاً یک بار مرا درگیر کار جدیدی کن.
آن چنان مست کن مرا از می
که شود صوم من به مستی طی
هوش مصنوعی: مرا به قدری از شراب سیراب کن که حالتی پیدا کنم که روزه‌ام به مستی تبدیل شود و دیگر به فکر روزه نباشم.
می به ساغر بریر پی در پی
با دف و عود و به ربط و بانی
هوش مصنوعی: شراب در لیوان ریخته می‌شود و با نواختن دف و عود و سازهای دیگر به شادی و نشاط می‌گذرد.
بابم وزیر چنگ و موسیقار
هوش مصنوعی: وزیر چنگ و نوازنده موسیقی، هنرمندی برجسته است که در دنیای هنر و موسیقی جایگاه ویژه‌ای دارد.
نه می‌دخت رز بود غرضم
که برد جوهر و نهد عرضم
هوش مصنوعی: من هدفم این نیست که تنها زیبایی گل سرخ را بگویم، بلکه می‌خواهم عمق وجودم را به نمایش بگذارم و آن را به اشتراک بگذارم.
سستی آرد به درک ما فرضم
کاهد از صحت و ده مرضم
هوش مصنوعی: اگر به تنبلی و کم‌کاری دچار شویم، درک و فهم ما تحت تأثیر قرار می‌گیرد و از درستی و سلامت انتخاب‌های ما کاسته می‌شود.
جای اقبال آورد ادبار
هوش مصنوعی: جایگاهی که در آن خوشبختی و موفقیت وجود دارد، به ناگهان به مکانی تبدیل می‌شود که موانع و ناکامی‌ها حاکم می‌شوند.
خواهم از آنمیی که کرده خدا
وصف او را به لیله الاسری
هوش مصنوعی: من از آن کسی سخن می‌گویم که خداوند او را در شب معراج توصیف کرده است.
عارف و عامی از طریق وفا
کرد تفسیر او خدا به خدا
هوش مصنوعی: عارف و مردم عادی هرکدام به شکلی به وفا و وفاداری رو می‌آورند، و درک آن‌ها از خداوند و ارتباط با او متفاوت است.
به می حب حیدر کرار
هوش مصنوعی: در دل عشق، مانند شراب حیدر، غرق شده‌ام.
علت غائی جهان وجود
مایه اعتبار بود و نبود
هوش مصنوعی: جهان به خاطر اهمیت و وجود خودش شکل گرفته و دلیل وجود و عدم وجود هر چیزی به اعتبار و ارزش آن بستگی دارد.
هر وجودی ز جود او موجود
بنده پاک حضرت معبود
هوش مصنوعی: هر موجودی به دلیل بخشندگی و عطای خداوند به وجود آمده و همه آنها بندگان خالص و پاک در پیشگاه پروردگار هستند.
وصی خاص احمد مختار
هوش مصنوعی: شخصیت ویژه و مورد اعتماد پیامبر احمد.
چمن آرای گلشن وهاب
زینت افزای منبر و محراب
هوش مصنوعی: چمن، زیبای باغ وهاب است و زینت بخش منبر و محراب می‌باشد.
شرف خاک و باد و آتش و آب
باعث رتبه اولوا الالباب
هوش مصنوعی: ترکیب چهار عنصر خاک، باد، آتش و آب، باعث می‌شود تا انسان‌های با اندیشه و دانش مقام بالایی پیدا کنند.
مردم دیده اولواالابصار
هوش مصنوعی: افراد با بصیرت و دقت، افرادی هستند که با چشم دل و بینش عمیق به دنیا و مسائل آن نگاه می‌کنند.
موج دریای قدرت احدی
ثمر نخل هیئت صمدی
هوش مصنوعی: بند قدرت خداوند مانند موج دریا است و ثمره آن، میوه‌های زیبای وجود الهی است.
نمت خوان نعمت ابدی
تحفه زاکیات لم یلدی
هوش مصنوعی: تو نمی‌توانی نعمت جاودانی را بنوازی که هدیه‌ای است از زاکیات که زاده نشده است.
باد دایم به آنجناب نثار
هوش مصنوعی: باد همیشه به تو تقدیم می‌شود.
ای ولی خدا خدایی کن
یعنی از غیب خود نمایی کن
هوش مصنوعی: ای ولایت خدا، خود را نشان بده و از قدرت‌های غیبی‌ات پرده بردار.
در جهان کار کبریایی کن
از محبان گره‌گشایی کن
هوش مصنوعی: در دنیا با قدرت و عظمت عمل کن و از دوستداران خود حمایت و یاری کن.
روبهان جمله گشته شیر شکار
هوش مصنوعی: همه موجودات به عنوان شکارچی قدرتمند و شجاع تبدیل شده‌اند.
کربلا بر حسینت ای سرور
تنگ شد آن قدر رجور قدر
هوش مصنوعی: کربلا برای حسین، ای آقای من، آنقدر تنگ و سخت شد که نمی‌توان گفت.
که لب خشک با دو دیده تر
شد ز شمشیر شر دون بی‌سر
هوش مصنوعی: لب‌های خشک و بی‌آب من به خاطر شرارت و کینه‌ی کسانی که شایسته‌ی احترام نیستند، با اشک و نگرانی پر شده است.
دادرس بهر وی نبد دیار
هوش مصنوعی: کمکی برای او از سوی سرزمینش نداشت.
هرچه گفت ای ستمگران رحمی
می‌دهم بهر آب جان رحمی
هوش مصنوعی: هر چند که ستمگران را به نرمی و رحمت خطاب می‌کنم، اما برای آب و زندگی انسان‌ها نیز رحمی قائل می‌شوم.
کس چو من نیست در جهان رحمی
که به دشمن برد امان رحمی
هوش مصنوعی: در این دنیا کسی مانند من نیست که بر دشمن خود رحمت و مهربانی داشته باشد.
سنگ خون گرید از چنین گفتار
هوش مصنوعی: سنگی که به خاطر این نوع سخن گفتن، حتی اشک می‌ریزد.
لیک بر شمر دون نکرد اثری
گرچه آهش بسوخت هر جگری
هوش مصنوعی: اما بر شمر بی‌خود و پست تأثیری نگذشت، هرچند که آه و ناله‌اش دل هر کسی را سوزاند.
یا علی گر تو داشتی خبری
همچو (صامت) مدام نوحه‌گری
هوش مصنوعی: اگر تو علی، خبری داشتی مانند خبرهای تازه و مداوم از (صامت) که دائما نوحه‌سرایی می‌کند.
بود کار تو تا به روز شمار
هوش مصنوعی: کار تو تا روز شمار ادامه داشت.

حاشیه ها

1399/12/15 08:03
سیدنورمحمد

فرهنگ عمید می‌نوسید: «برغندان، جشن و مهمانی و عیش و عشرتی که در روزهای آخر ماه شعبان کنند برقندان هم گفته‌اند. کلوخ‌انداز و کلوخ‌اندازان نیز می‌گویند. به معنی پایان ده روزه هم گفته‌اند.»