۶۶۸- مولانا کرمانی
از شعرای عجیب و بلغای غریب است چه، در شعری که شکایت اهل کرمان گفته رتبه سخن او معلوم میشود :
وه چرا با مه من غیر سخن میگوید
ما را دواند میرو تاشد و زیر نیرو
از دست جور کرمانلو
۶۶۷- مولانا بیره: مرد بله و ساده است و بغایت از وادی شاعری بدور افتاده خوبی اش آنکه از قم است و حسن پوش، معایب آن مردم فاش گفته چنانکه میفرماید :۶۶۹- مولانا استاد نوری قفل گر: از بزرگان زمان و نوادر دوران است! در آن صنعت بمرتبه ای ماهر بود که دوازده قفل از فولاد ساخته بود که درون پوست پسته می گنجید! و همه را کلید بود .
اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از شعرای عجیب و بلغای غریب است چه، در شعری که شکایت اهل کرمان گفته رتبه سخن او معلوم میشود :
هوش مصنوعی: این شاعر یکی از شاعران برجسته و منحصر به فرد است. در شعرش که نالههای مردم کرمان را بازگو میکند، به وضوح میتوان به سطح و کیفیت حرفهای او پی برد.
وه چرا با مه من غیر سخن میگوید
ما را دواند میرو تاشد و زیر نیرو
هوش مصنوعی: چرا او با مه زیبای من صحبت میکند؟ ما را میرانَد و میفرستد تا زیر فشار برود.