۶۳۹- حسین قلی میرزا
از جماعت ترکان شاملوست پدرش امیر آخور صاحب قران مغفور بود. او نیز چند روزی بخدمت صاحبقرانی مشرف شد اما بواسطه سعایت بعضی از مفسدان اخراج شده متوجه خدمت همایون پادشاه شد . حالیا یکی از امرای معتبر اوست طبعش در شعر خوب و سلیقه اش مرغوب است، این مطلع از اوست :
تار طنبور که راز دل من میگوید
گوش کن گوش که از پرده ی سخن میگوید
۶۳۸- امیر حسین علی جلایر: طفیلی تخلص میکرد و ازامران سلطان حسین میرزا بود با وجود امارت فانی مشرب و بی تکلف و خوش صحبت بود و در آن زمان در شعر خصوصا در قصیده همه کس او را قبول داشته است . این قصیده ی او مشهور است .۶۴۰- آی غوت میرزا: پسر بایزید سلطان نبیره ی جانان سلطان است، استاجلو جدش امیر الامرای حضرت صاحبقران مغفور بود.
اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از جماعت ترکان شاملوست پدرش امیر آخور صاحب قران مغفور بود. او نیز چند روزی بخدمت صاحبقرانی مشرف شد اما بواسطه سعایت بعضی از مفسدان اخراج شده متوجه خدمت همایون پادشاه شد . حالیا یکی از امرای معتبر اوست طبعش در شعر خوب و سلیقه اش مرغوب است، این مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: پدرش جزء قوم ترکان شاملو بود و لقبش امیر آخور و صاحب قران معروف بود. او نیز مدتی به خدمت یک صاحبقرانی مشغول بود، اما به خاطر سخنان نادرست برخی افراد فاسد، اخراج شد و سپس به خدمت پادشاه همایون مشغول شد. در حال حاضر یکی از مقامات معتبر اوست و در شعر سرایی استعداد خوبی دارد. این بیت آغازین از اوست:
تار طنبور که راز دل من میگوید
گوش کن گوش که از پرده ی سخن میگوید
هوش مصنوعی: به صدای طنبور گوش بده که تمام احساسات و رازهای درون من را بیان میکند. این صدا از دل سخن میگوید و حامل پیامهای عمیق است.