اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از برگشاد آذربایجان است اول در خدمت سلطان یعقوب می بود، آخر بشرف ملازمت حضرت صاحبقران مغفور سرافراز گشت آنحضرت او را منصب ملک شعرایی داده از روی هزل گرزالدین بیک نام نهاد، در اوایل حال بواسطه فقر و پریشانی اوقات بشبانی میگذرانید گویند سبب تربیت او این شد که سلطان یعقوب روزی در شکارگاه او را دید که بره ای چند میچراند یکی از ملازمان را فرمود که « از این پسر بپرس که این بره ها از کیست؟»
هوش مصنوعی: در ابتدا، او در خدمت سلطان یعقوب بود و سپس به خدمت مقام عالی حضرت صاحبقران رسید و به عنوان ملک الشعرایی منصوب شد و به خاطر شوخی و مزاح او را گرزالدین بیک نام نهادند. در آغاز زندگی، به دلیل فقر و ناراحتی، روزهای خود را به چوپانی میگذرانید. نقل میکنند که روزی سلطان یعقوب در شکارگاه او را دید که گروهی از برهها را میچراند و یکی از ملازمان را به او فرستاد تا بپرسد این برهها متعلق به کدام فرد است.
آن ترک نزدیک حبیبی آمد و پرسید و او جواب داد که « بره ها از گوسفندان است » ترک دیگر بار پرسید که « بزرگان ده شما کیانند؟» گفت : گاوان از همه بزرگترند بار دیگر گفت : من آنهایی را میگویم که پیشواز مردم بدم در میآیند؟ جواب داد که سگهای کپک اند! که همچو تو عزیزی که بده میآیی باستقبال بیرون میروند ترک در قهر شده به ترکی گفت « آی نه جایدوم سنی؟» گفت : جبار کور که یولدا شلرنک گتی».
هوش مصنوعی: یک ترک نزدیک حبیب ظاهر شد و از او پرسید. حبیب در پاسخ گفت که «برهها از گوسفندان هستند». ترک دوباره سوال کرد که «بزرگان ده شما چه کسانی هستند؟» حبیب پاسخ داد که «گاوان از همه بزرگترند». بار دیگر ترک پرسید که «من به کسانی اشاره میکنم که مردم به استقبال آنها میآیند». حبیب گفت: «این سگهای کپک هستند!» وی افزود که کسانی چون تو، که برای دیدن ما میآیند، به استقبال آنها میروند. ترک از جواب ناراحت شد و به زبان ترکی گفت: «من در اینجا چه کار دارم؟» حبیب پاسخ داد که «جبار کور که راه را نمیبیند.»
آن ترک قیل و قال را بعرض پادشاه رسانید...پادشاه را خوش آمد او را تربیت فرمود و بواسطه لطف طبع شاعر شد این مطلع ترکی و بیت از اوست:
هوش مصنوعی: آن ترک با خبرهای بیهوده و حاشیهها کار را به پادشاه رسانید. پادشاه از این موضوع خوشنود شد و او را تربیت کرد. به خاطر محبت و ذوقی که شاعر داشت، این مطلع و بیت معروف به او نسبت داده شد.
گر سنین چون قیلماسم چاک ای بیت نازک بدن
گوروم اولسون شول قبا اکنونده پیراهن کفن
هوش مصنوعی: اگر سالهای عمرم همچون تار و پود این چاک نازک بدن باشد، آرزو میکنم که لباس کفن بر تن کنم، زیرا دیگر نمیتوانم به این وضعیت ادامه دهم.
چخمسا سودای زلفک باشدن ای مه گریوزایل
استخوان کلم ایچره دو تسه عقرب لرو طن
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت زلفهای کسی اشاره دارد و به نوعی ابراز عشق و اشتیاق به آن میباشد. در اینجا، زلفها بهعنوان نمادی از زیبایی و دلربایی توصیف شدهاند و اشاره به احساسی عمیق در برابر معشوق دارد. در کل، معنای این متن بیانگر علاقه و شوق به زیباییهای ظاهری و دلنشینی آن فرد است.