۶۴۹- الله قلی
اصلش ترک است اما خود به تاجیکان شبیه تر است که بر ترکان در اصفهان به قابضی اشتغال دارد، این مطلع از اوست :
حال مجنون دگر است و من دیوانه دگر
قصه عشق دگر باشد و افسانه دگر
این بیت هم از اوست :
زادهد! بدر مسجد و میخانه گذر کن
هر جا سخن حق شنوی مگذر از آن در
۶۴۸- یوسف بیک توشمال: از اقوام ایو اوغلی است که اصلشان از قوم جغتای است و به ایواوغلی مشهوراند، در خدمت حضرت صاحبقران مغفور در سلک پروانچیان می بود، الحال منصب توشمالی صاحبقران بدو متعلق است و اوقات به تقوی و طهارت میگذراند، قوت مطالعه عجیبی دارد و اکثر خطوط مثل معلقی، خطایی، کوفی، نصاری را خوب مینویسد و میتواند خواند و با وجود اشتغال بخدمت یک لحظه بیکار نمی ماند و پیوسته کتاب فقهی و حدیث و تفسیر مطالعه میکند و طبعش در شعر ترکی و فارسی هم خوب است این مطلع ترکی که برای خلف نامی گفته نوشته شد :۶۵۰- بوداق بیک: ولد حصار بیک بهارلوست که میرآخور نواب صاحبقرانی است و خودش نیز در خدمت آن حضرت است . با وجود ترکی این مطلع در رشته نظم کشیده .
اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اصلش ترک است اما خود به تاجیکان شبیه تر است که بر ترکان در اصفهان به قابضی اشتغال دارد، این مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: ریشهاش به ترکها برمیگردد، اما بیشتر به تاجیکان شباهت دارد و در اصفهان در زمینهای به نام قابضی فعالیت میکند.
حال مجنون دگر است و من دیوانه دگر
قصه عشق دگر باشد و افسانه دگر
هوش مصنوعی: احساسات مجنون تغییر کرده و من هم دیوانهای متفاوت هستم. داستان عشق به شکل دیگری است و روایت آن نیز متفاوت شده است.
زادهد! بدر مسجد و میخانه گذر کن
هر جا سخن حق شنوی مگذر از آن در
هوش مصنوعی: ای فرزند! به مسجد و میخانه برو و هر جا که سخن حق را شنیدی، از آنجا عبور نکن.