گنجور

۳۱۶- مولانا هلالی قزوینی

از خوش طبعان سرآمد قزوین است در هجو خواجه یحیی قمی که در آن محل کلانتر آنجا بوده است ابیات متین دارد از جمله این دو مطلع از اوست :

که بی رفیق بجایی نمیتوان رفتن
ریش و رویش سیه و هر دو بناگوش سپید

عزیز طباخ از جمله طباخان شهر تبریز است و ابیاتش بغایت عاشقانه و رنگین از جمله این یک بیت را بسیار خوب گفته :

چون کلاغی که جناح ابیض و اسود سرودم
شب چو از کوی تو آشفته و بی تاب روم

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از خوش طبعان سرآمد قزوین است در هجو خواجه یحیی قمی که در آن محل کلانتر آنجا بوده است ابیات متین دارد از جمله این دو مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: در شهر قزوین، یکی از شاعران با ذوق و خوش‌طبع در هجویه‌نویسی به‌خصوص درباره خواجه یحیی قمی که در آنجا کلانتر بود، آثار برجسته‌ای دارد. بین این آثار، دو بیت شاعرانه از او به‌ویژه مطرح است.
که بی رفیق بجایی نمیتوان رفتن
ریش و رویش سیه و هر دو بناگوش سپید
هوش مصنوعی: بدون داشتن همراه و دوست، نمی‌توان به جایی رسید. هرچند چهره‌اش تاریک و ناپسند باشد، اما گوش‌هایش سپید و واضح است.
عزیز طباخ از جمله طباخان شهر تبریز است و ابیاتش بغایت عاشقانه و رنگین از جمله این یک بیت را بسیار خوب گفته :
هوش مصنوعی: عزیز طباخ یکی از آشپزهای معروف در شهر تبریز است و اشعارش به شدت عاشقانه و زیباست. این یک بیت از اشعار او را می‌توان به خوبی مثال زد.
چون کلاغی که جناح ابیض و اسود سرودم
شب چو از کوی تو آشفته و بی تاب روم
هوش مصنوعی: شبی مانند کلاغی، سفید و سیاه پرواز می‌کنم، وقتی که از محله‌ات با دلی آشفته و بی‌تاب می‌روم.