۳۱۴- مولانا حیرتی قزوینی
از شعرای قزوین است کم کسی را رتبه شعر او هست این دو مطلع از اوست :
عقد در در دل یاقوت نهان ساخته اند
مه من شام عید از گوشه ای بنمود ابرو را
فلک چندین چراغ افروخت تا پیدا کند او را
خوش وقت گل که یار گذر در چمن کند
۳۱۳- مولانا هلاکی همدانی: پدرش خیاط بود فاما چون در ازل قامت قابلیتش را بخلعت استعداد و کسوت رشد و رشاد آراسته اند لاجرم سررشته قبول بچنگ آورد در زی ارباب فضل گریخت و بسوزن جد و جهد وصله تفاخر بر خرقه آمال خود دوخته دست طلبش را بدامن مردم اهل انگیخت و همواره اوقات در صحبت اهالی بکسب مجد و معالی مصروف میداشت . در آنکه در این فن قابل است سخنی نیست سخنی که هست در مربی است اگر او را مربی بودی گوی تفوق از بسیاری در ربودی خداش مزد دهاد که بسعی خود را بدین مرتبه رساند سیاق کلامش مصداق حال و شاهد این مقال است :۳۱۵- مولانا هاتفی قزوینی: شاعری پاکیزه گوی بود اشعار خوب از او در میان مردم قزوین هست از جمله اینها از اوست :
اطلاعات
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از شعرای قزوین است کم کسی را رتبه شعر او هست این دو مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: از شاعران قزوین، تنها تعداد کمی به گردهمایی شاعری او دست یافتهاند. این دو بیت از اشعار اوست:
عقد در در دل یاقوت نهان ساخته اند
مه من شام عید از گوشه ای بنمود ابرو را
هوش مصنوعی: عشق و محبت در دل یاقوتی نهفته است، همچنان که مه من در شب عید از گوشهای ابروهایش را به نمایش گذاشته است.
فلک چندین چراغ افروخت تا پیدا کند او را
خوش وقت گل که یار گذر در چمن کند
هوش مصنوعی: آسمان نورهای زیادی را روشن کرده است تا بتواند آن گلی را که خوشبخت و محبوب است، پیدا کند و به او کمک کند تا در باغ قدم بگذارد.

سام میرزا صفوی