گنجور

۳۰۹- مولانا افضل نامی

تهرانی است و بقدر طالب علمی نیز دارد شعرش بغایت رنگین و نظمش متین است در اوان جوانی بمفاجا در گذشت مردم را گمان آن بود که نور بخشیه او را تسمیم کرده اند . این دو مطلع از اوست:

گرهی در دل او هست که فریاد کند
پیش مردم چند لافم کاز سگانم یار را
آنچنان تا نشود خاطر نشان اغیار را
همیشه داغ غمم بر دل حزین بوده است

اطلاعات

قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تهرانی است و بقدر طالب علمی نیز دارد شعرش بغایت رنگین و نظمش متین است در اوان جوانی بمفاجا در گذشت مردم را گمان آن بود که نور بخشیه او را تسمیم کرده اند . این دو مطلع از اوست:
هوش مصنوعی: این شخص اهل تهران است و به اندازه‌ی کافی طرفداران زیادی دارد. اشعارش بسیار زیبا و نظم او بسیار محکم است. در اوایل جوانی به صورت ناگهانی درگذشت و مردم فکر می‌کردند که مرگ او به دلیل توطئه‌ای بوده است. از او دو بیت شعر معروف وجود دارد:
گرهی در دل او هست که فریاد کند
پیش مردم چند لافم کاز سگانم یار را
هوش مصنوعی: در دل او چیزی وجود دارد که از شدت ناراحتی می‌خواهد فریاد بزند، ولی او به مردم می‌گوید که اشتیاقش به دنیای مادی کم است و خود را از دوستانش دور می‌داند.
آنچنان تا نشود خاطر نشان اغیار را
همیشه داغ غمم بر دل حزین بوده است
هوش مصنوعی: تا زمانی که دیگران به فکر من نباشند، همیشه بار غم بر دوش من سنگینی کرده است و دل من پر از اندوه بوده است.