۳۰۲- مولانا موالی تونی
ابیات آبدار و اشعار هموار بسیار دارد و صفات حمیده و اخلاق پسندیده ی او زیاده از تعریف است که به توصیف راست آید این دو رباعی از جمله اشعار اوست :
چون نیک کنی تفحص احوالش
مرگ است که میرسد ز اقلیم وجود
عمرست که میرود باستقبالش
زاهد، ز غم زمانه محزون و فگار
ما از غم یار این چنین زار و نزار
شک نیست که هر دو را کشد آخر کار
وفات او در شهور سنه تسع و اربعین و تسعمایه اتفاق افتاد . این مطلع نیز از اوست :
او را غم روزگار و ما را غم یار
فرهاد رفت و کوه ملامت بجا گذاشت
۳۰۱- مولانا حسامی قراگولی: اصلش از خوارزم است اما در قراگول من اعمال بخارا و نشو و نما یافته، مرد درویش و ابدال وش و دلریش بود و در شاعری کم شاعری از شعرای ماوراءالنهر برتبه سخن اوست اشعار خوب او بسیار است. اینجا بدین ابیات اختصار رفت :۳۰۳- مولانا نثاری تونی: بوفور فضیلت محلیست و شعر او از خباثت و معایب معرا، بسرعت فهم وحدت طبع موصوف و بحسن خلق و کثرت تواضع معروف است در شعر و انشاء و معما نیز بی بدل عالم است و از جمله نتایج طبع و قاد او کتاب سرو و تذرو است که در بحر شاه و درویش گفته و قصاید و غزلیات او اکثر مقبول و مرغوبست این دو بیت را که در درازی شب گفته از مثنوی مذکور ثبت افتاد :
اطلاعات
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ابیات آبدار و اشعار هموار بسیار دارد و صفات حمیده و اخلاق پسندیده ی او زیاده از تعریف است که به توصیف راست آید این دو رباعی از جمله اشعار اوست :
هوش مصنوعی: شاعر دارای اشعار زیبا و پرمعنا و همچنین خصوصیات خوب و اخلاق پسندیدهای است که وصف آنها فراتر از توان توصیف است. این دو رباعی نمونهای از اشعار او هستند:
چون نیک کنی تفحص احوالش
مرگ است که میرسد ز اقلیم وجود
هوش مصنوعی: زمانی که به طور دقیق و عمیق از حال و روز کسی مطلع شوی، این بدان معناست که او به زودی به پایان عمرش میرسد و از این دنیا میرود.
عمرست که میرود باستقبالش
زاهد، ز غم زمانه محزون و فگار
هوش مصنوعی: عمر در حال گذر است و زاهد به سوی آن میرود، در حالی که از غم و اندوه زمانه ناراحت و دلشکسته است.
ما از غم یار این چنین زار و نزار
شک نیست که هر دو را کشد آخر کار
هوش مصنوعی: ما به خاطر غم و اندوه یار در این وضعیت ناامید و ضعیف به سر میبریم و شکی نیست که این حال و روز بالاخره هر دو ما را به سرنوشت دشواری میکشاند.
وفات او در شهور سنه تسع و اربعین و تسعمایه اتفاق افتاد . این مطلع نیز از اوست :
هوش مصنوعی: او در ماههای سال ۴۴۰ هجری قمری درگذشت. این نیز از جملههای اوست:
او را غم روزگار و ما را غم یار
فرهاد رفت و کوه ملامت بجا گذاشت
هوش مصنوعی: او به خاطر مشکلات زندگی محزون است و ما به خاطر داغ یار و محبوبمان غمگینیم. فرهاد رفت و داستان درد و رنجش را در دل کوهها جا گذاشت.