گنجور

۲۷۸- مولانا قاضی علایی

از قضات کره رود است و کره رود ولایتی است از قم ملاو دانشمند و در شعر و انشاء بی مانند بود، بر افاضلش در فنون فضایل رتبه اولایی و بر اعالی و اهالیش در صنوف خصایل مرتبه اعلایی در اوایل حال منصب انشای بعضی از سلاطین ترکمان تعلق بدو داشت بعد از آن گاهی در اصفهان و گاهی در تبریز بسر میبرد و آخر در اصفهان داعی حق را لبیک گفته برحمت خدای واصل شد وکان ذالک فی شهور سنه ست و ثلاثین و تسعمایه اکثر اشعار او مطبوع و مقبولست خصوصا قسم مناقب آن. این یک بیت از یک منقبت او نوشته شد :

غزلیات او بسیار پر سوز و درد است این مطلع از آنجمله است :

این مصرع از مطلع مولانا لسانی را که :

تضمین کرده و گوییا که از او باز ستده :

وز داغ جدایی نه چنانم که توان گفت
دیروز پریشانی خود را بتو گفتم

این بیت او خالی از حالی نیست :

اشعار خوب او بسیار است بدین یک بیت اختصار کردیم :

که با دل در میان بنهاده ام راز نهانش را
بنو روزی نویدی میدهد باد سحر گاهی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از قضات کره رود است و کره رود ولایتی است از قم ملاو دانشمند و در شعر و انشاء بی مانند بود، بر افاضلش در فنون فضایل رتبه اولایی و بر اعالی و اهالیش در صنوف خصایل مرتبه اعلایی در اوایل حال منصب انشای بعضی از سلاطین ترکمان تعلق بدو داشت بعد از آن گاهی در اصفهان و گاهی در تبریز بسر میبرد و آخر در اصفهان داعی حق را لبیک گفته برحمت خدای واصل شد وکان ذالک فی شهور سنه ست و ثلاثین و تسعمایه اکثر اشعار او مطبوع و مقبولست خصوصا قسم مناقب آن. این یک بیت از یک منقبت او نوشته شد :
هوش مصنوعی: قاضی از شهر کره رود است که بخشی از استان قم به شمار می‌رود. ملاو، دانشمندی بی‌همتا در شعر و نثر است و در میان فضلا در فنون مختلف دارای مقام والایی است. او در اوایل زندگی‌اش به عنوان نویسنده برخی از سلاطین ترکمان شناخته می‌شد و بعدها گاهی در اصفهان و گاهی در تبریز زندگی کرد. در نهایت در شهر اصفهان دعوت حق را پذیرفته و به رحمت خدا پیوست و این امر در ماه‌های سال ۹۳۷ هجری رخ داد. اکثر اشعار او منتشر و مورد قبول واقع شده، به ویژه اشعار مربوط به مناقبش.
غزلیات او بسیار پر سوز و درد است این مطلع از آنجمله است :
هوش مصنوعی: غزل‌های او بسیار احساساتی و پر از درد و اندوه است. این مطلع نمونه‌ای از آن‌هاست:
وز داغ جدایی نه چنانم که توان گفت
دیروز پریشانی خود را بتو گفتم
هوش مصنوعی: از شدت درد جدایی آنچنان نیستم که بتوانم دیروز آشفتگی خود را برایت بازگو کنم.
اشعار خوب او بسیار است بدین یک بیت اختصار کردیم :
هوش مصنوعی: اشعار زیبای او بسیار است که در اینجا تنها یک بیت از آن‌ها را به اختصار ذکر کردیم:
که با دل در میان بنهاده ام راز نهانش را
بنو روزی نویدی میدهد باد سحر گاهی
هوش مصنوعی: به دل خود سری در میان گذاشته‌ام که راز پنهانش را بفهمم، گاهی باد صبحگاهی نویدهای خوبی به من می‌دهد.