۱۷۷- خواجه هدایت الله
مشرف اصطبل صاحب قرانی است اصل او از کاشان است مردی فقیر و ندیم مشرب است شعر تزریق را بهتر از شعرای زمان میگوید از جمله لیلی و مجنونی گفته که این دو بیت از آنست :
روزی که ز عشق میزدم لاف
اردک بچه میفروخت علاف
عاشق سگ یرغه بود و میمون
آواز بلند شد ز مجنون
و این چند بیت نیز از مثنوی دیگر اوست:
گیرم که نخ از تو شد کشیده
شد یار بهاون چکیده
سر موزه ی قاز را چه حاجت
کاجیده کنند در ضیافت
دندان چپ دریچه شور است
آدینه کهنه بی حضور است
تاریخ وفات گرگ جیم است
آش شب چله اش حلیم است
میمون برهنه عار دارد
در مدرسه اعتبار دارد
پای دهل هریسه مأوی است
اینها همه آفت سماوی است
این مطلع از غزلیات اوست :
هزار شکر که پشم وزغ فراوان شد
غلاف خایه خرگوش اخته ارزان شد
۱۷۶- مقصود بیک: اصلش از خاکیان شیراز است و در تبریز متولد شده از اوان صبی الی یومنا هذا در دفتر خانه همایون بامر استیفا اقدام مینمود الحق در فن انشاء سخنانش بروجه وجیه و سیاق کلامش در باب معاملات بر همت توجیه، سلیقه اش در این دو، وادی بغایت عالی در شعر شناسی و سنجیدگی مسلم اعالی، از غایت استقامت طبع در میانه اهل قلم انگشت نما و آواز فرح افزایش مفرح القلوب و غم زدا است، این رباعی از نتایج طبع آن روح افزاست :۱۷۸- خواجه شیخ محمد: پسر خواجه قوام الدین محمد ضعیف است در اصفهان با مر استیفا مشغول است این بیت از اوست :
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مشرف اصطبل صاحب قرانی است اصل او از کاشان است مردی فقیر و ندیم مشرب است شعر تزریق را بهتر از شعرای زمان میگوید از جمله لیلی و مجنونی گفته که این دو بیت از آنست :
هوش مصنوعی: مشرف، صاحب یک اصطبل است و اصل و نسبش به کاشان برمیگردد. او مردی فقیر است و به ادبیات علاقهمند. اشعارش از جمله غزلیات معروف را به زیبایی سروده و در میان شاعران زمان خود، یکی از بهترینهاست. او شعرهایی درباره لیلی و مجنون دارد که به خوبی بیان شدهاند.
روزی که ز عشق میزدم لاف
اردک بچه میفروخت علاف
هوش مصنوعی: روزی که به خاطر عشق از خود لاف میزدم، کسی که بیکاره بود و کاری انجام نمیداد، در حال فروش جوجهاردک بود.
عاشق سگ یرغه بود و میمون
آواز بلند شد ز مجنون
هوش مصنوعی: عاشق به حیواناتی مانند سگ و میمون علاقهمند بود و صدای بلندی از مجنون به گوش رسید.
و این چند بیت نیز از مثنوی دیگر اوست:
هوش مصنوعی: این چند بیت نیز از یکی دیگر از آثار اوست:
گیرم که نخ از تو شد کشیده
شد یار بهاون چکیده
هوش مصنوعی: اگر فرض کنیم که محبت و عشق تو باعث شده که من به دردسر بیفتم، اما در عین حال، از این تجربه چیزی ارزشمند به دست آوردهام.
سر موزه ی قاز را چه حاجت
کاجیده کنند در ضیافت
هوش مصنوعی: در مهمانی و جشنها هیچ نیازی به زحمت کشیدن برای تهیه چیزهای اضافی و غیرضروری نیست.
دندان چپ دریچه شور است
آدینه کهنه بی حضور است
هوش مصنوعی: دندان چپ نشاندهندهی وضعیت ناپسند و ناامیدکنندهای است، و روز جمعه بدون حضور معشوق یا محبوب، خالی و بیمعناتر از همیشه به نظر میرسد.
تاریخ وفات گرگ جیم است
آش شب چله اش حلیم است
هوش مصنوعی: زمان مرگ گرگ جیم شبیه به پلویی است که در شب یلدا تهیه میشود.
میمون برهنه عار دارد
در مدرسه اعتبار دارد
هوش مصنوعی: میمون برهنه در مدرسه احساس شرمندگی میکند، اما در عین حال در مدرسه به او احترام و اعتبار داده میشود.
پای دهل هریسه مأوی است
اینها همه آفت سماوی است
هوش مصنوعی: پای دهل نشانهای از یک زندگی شاد و جشن است، اما در کنار آن، برخی رویدادها و مشکلات نیز وجود دارند که به نوعی میتوان آنها را نشانههای بلایای آسمانی دانست. در واقع، زندگی میتواند همزمان با خوشیها و چالشها همراه باشد.
هزار شکر که پشم وزغ فراوان شد
غلاف خایه خرگوش اخته ارزان شد
هوش مصنوعی: هزار بار سپاس که پشم وزغ زیاد شد و پوست زیر شکم خرگوش نر با قیمت مناسب عرضه گردید.