گنجور

۶۹- امیر نظام الدین احمد

او نیز برادر سادات مذکور است و اول کلید دار کتابخانه حضرت صاحبقرانی بود. در آخر بدان مرتبه رسید که میخواست وکیل شود و برادر بزرگ خود را صدر کند و برادر دیگر را مهردار اما چون پروانه اقبال ایشان بمهر اختتام رسیده بود هیچکدام بهم نرسیدند . این مطلع از اوست :

زلف است بگرد رخ دلدار پریشان
یا سنبل تر گشته بگلزار پریشان

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

او نیز برادر سادات مذکور است و اول کلید دار کتابخانه حضرت صاحبقرانی بود. در آخر بدان مرتبه رسید که میخواست وکیل شود و برادر بزرگ خود را صدر کند و برادر دیگر را مهردار اما چون پروانه اقبال ایشان بمهر اختتام رسیده بود هیچکدام بهم نرسیدند . این مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: او همچنین برادر سادات یاد شده است و نخستین کلیددار کتابخانه حضرت صاحبقرانی بوده است. در نهایت به جایی رسید که می‌خواست وکیل شود و برادر بزرگترش را صدر (رییس) و برادر دیگرش را مهردار (مسئول نگهداری) کند، اما چون شانس آنها به پایان رسیده بود، هیچ‌یک به این مقام‌ها دست نیافتند. این آغاز کار اوست.
زلف است بگرد رخ دلدار پریشان
یا سنبل تر گشته بگلزار پریشان
هوش مصنوعی: موهای معشوقه‌ام مانند زلفی آشفته و درهم است، یا شاید هم مانند سنبلی شده که در باغی پر از گل به هم ریخته است.