۶۶- امیر ابوالفتح جنابدی
کدخدا و پیشوای آن مملکت است بسیار آدمی خلیق است و ملا و حکیم مشرب و در شعر نیز طبعش خوبست این مطلع از اوست :
ابروان تو طبیبان دل افگارانند
هر دو پیوسته از آن بر سر بیمارانند
۶۵-میر رمزی سبزواری: به رمالی مشغول بود و گاهی شعر مردم بنام خود میکند، میگوید که این مطلع از من است :۶۷- امیر صدرالدین محمد اسکوئی: اسکو دهی است از نواحی تبریز و میر مذکور با سه برادر که ذکر ایشان بعد از این در سلک تحریر درمیآید در خدمت حضرت صاحبقرانی ترقی کلی کردند چنانکه در نوروز و عیدین که خلایق بپای بوس میآمدند شاهزاده ها و امرای بزرگ و سایر سادات پای آنحضرت را بوسه میکردند ایشان دست آنحضرت را بوسه میکردند اما چون روستائی و کم تجربه بودند خاطر جمیع ارکان دولت و اعیان حضرت را از خود آزرده ساختند، بلکه آن حضرت نیز از ایشان به تنگ آمده حکم فرمودند که در اسکو بوده من بعد روی باردوی همایون نفرمایند . گویند که این بیت در باب ایشان گفته بودند :
اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کدخدا و پیشوای آن مملکت است بسیار آدمی خلیق است و ملا و حکیم مشرب و در شعر نیز طبعش خوبست این مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: کدخدا و رهبر آن منطقه فردی بسیار مؤدب و بافرهنگ است. او عالم و حکمتی دارد و در شعر نیز استعداد خوبی از خود نشان داده است. این مطلع از اوست:
ابروان تو طبیبان دل افگارانند
هر دو پیوسته از آن بر سر بیمارانند
هوش مصنوعی: ابروان تو مانند پزشکانی هستند که دلهای عاشقان را جریحهدار میکنند و همواره در حال درمان دردهای آنها هستند.