۵۲- میرحسن فندرسکی
فندرسک بلوکی است از ولایت استرآباد خدمتش سیدی است در کمال صلاح و سداد. در اکثر اصناف فضایل متین و در وادی خوش طبعی، کلام بلاغت انجامش بغایت رنگین، در غزل بی بدل، و در قصیده عدیم المثل، چنانکه از این ابیات فصاحت و بلاغت او میتوان دانست.
ز مصحف جمال تو حرفی نگشته محو
در حیرتم که از چه بود در کنار خط
ابر چون شان عسل گشته و باران ازوی
میل گلهای چمن گشته چو زنبور عسل
۵۱- سید حسن قاضی: از سادات استر آباد است مولویتی داشت بشعر گفتن نیز همت میگماشت و در شعر تخلص او حزین است. مدتی قاضی هرات بود در شهور سنه تسع و ثلاثین و تسعمایه بحکم عبید خان ازبک علیه ما علیه به بهانه تشیع بدرجه شهادت رسید این مطلع از اوست:۵۳- امیر خواند زاده هاشم المشتهر بمیر طبل باز: از سادات ترمد است، اول در خدمت همایون پادشاه منصب امیر شکاری تعلق بدو داشت و در آن ولا که پادشاه مذکور بنابر حادثه ای که در ذکر آن جناب بتقریب تحریر یافت از دارالملک هند متوجه ایران شده بعراق آمد و میر مذکور بنابر آنکه طبل بازی بزرگ در پیش زین می بست . نواب همایون او را به میر طبل باز نام بردار و سرافراز گردانید، جناب میر خالی از وجد و حالی نبود چنانکه گاه بود که بتقریب خوانندگی میکرد. و گاه برقص می آمد و گاه می بود که با هر که از اهل مجلس میل صحبت میکرد از جای برخاسته پیش روی او مربع می نشست و پشت بمجلس کرده حرف میزد و از کس پروا نداشت و هر چه بخاطرش می رسید با هر کس که میخواست میگفت اما زرق و شید در او نبود در سپاهی گری و کمان داری کامل و خالی از سخاوت و مروت نیز نبود، اندک طالب علمی داشت بعد از آنکه یکسال در عراق بود طبل رحیل کوفته متوجه حرمین شریفین شد . امیر که بمقصود رسد در شعر و معما نیز دخل میکرد و دلیری تخلص اوست این مطلع و بیت از اوست :
اطلاعات
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فندرسک بلوکی است از ولایت استرآباد خدمتش سیدی است در کمال صلاح و سداد. در اکثر اصناف فضایل متین و در وادی خوش طبعی، کلام بلاغت انجامش بغایت رنگین، در غزل بی بدل، و در قصیده عدیم المثل، چنانکه از این ابیات فصاحت و بلاغت او میتوان دانست.
هوش مصنوعی: فندرسک، منطقهای در ولایت استرآباد است و در آنجا فردی به نام سیدی زندگی میکند که دارای کمالات و صلاحیتهای بسیاری است. او در بیشتر زمینههای فضیلت ممتاز بوده و از لحاظ بلاغت و شیرینی سخن، به ویژه در شعر غزل و قصیده، بسیار برجسته و بینظیر است. به طوری که با بررسی اشعار او، میتوان به فصاحت و بلاغت وی پی برد.
ز مصحف جمال تو حرفی نگشته محو
در حیرتم که از چه بود در کنار خط
هوش مصنوعی: از زیبایی تو که در کتاب وجودت ثبت شده، هیچ کلمهای نتوانسته است ناپدید شود. در شگفتم که این زیبایی کنار خطوط چه چیزی میتواند باشد.
ابر چون شان عسل گشته و باران ازوی
میل گلهای چمن گشته چو زنبور عسل
هوش مصنوعی: ابرها مانند شکر و عسل شدهاند و باران به سمت گلهای چمن میبارد، مانند زنبور عسل که به دنبال شهد گلهاست.