گنجور

۴۵-کمال اسمعیل

سیدی آدمی صفت و خلیق است در بعضی اوقات تولیت نصریه تبریز باو تعلق داشت حالیا احتساب ممالک محروسه بدو مرجوعست و در آن کار خطیر کمال کم آزاری را شعار خود ساخته و سلوک او با مردم بسیار بسیار نیکوست این مطلع و رباعی از اوست.

دل، مرا کشته آن غمزه ی پر فن میخواست
لله الحمد چنانشد، که دل من میخواست
شوق تو ز تن برون نخواهد رفتن
تا جان ز بدن برون نخواهد رفتن
گفتی که برون کن ز دلت مهر مرا
این از دل من برون نخواهد رفتن

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سیدی آدمی صفت و خلیق است در بعضی اوقات تولیت نصریه تبریز باو تعلق داشت حالیا احتساب ممالک محروسه بدو مرجوعست و در آن کار خطیر کمال کم آزاری را شعار خود ساخته و سلوک او با مردم بسیار بسیار نیکوست این مطلع و رباعی از اوست.
هوش مصنوعی: سیدی فردی مؤدب و بااخلاق است. در برخی زمان‌ها، مدیریت نصریه تبریز به او مربوط می‌شد و اکنون موضوعات مربوط به شبه‌جزیره‌های تحت حکومت به او بازمی‌گردد. او در این وظیفه مهم، با کمترین آسیب‌رسانی، رفتار می‌کند و تعاملش با مردم بسیار خوب و مثبت است. این اشعار و رباعی به او نسبت داده می‌شود.
دل، مرا کشته آن غمزه ی پر فن میخواست
لله الحمد چنانشد، که دل من میخواست
هوش مصنوعی: دل من به خاطر آن چشمان فریبنده به شدت آسیب دیده است. در واقع، شکر خدا که اینگونه شد، چرا که دل من همین را می‌خواست.
شوق تو ز تن برون نخواهد رفتن
تا جان ز بدن برون نخواهد رفتن
هوش مصنوعی: عشق و اشتیاق تو هرگز از وجودم خارج نخواهد شد، تا زمانی که جانم از بدنم جدا نشود.
گفتی که برون کن ز دلت مهر مرا
این از دل من برون نخواهد رفتن
هوش مصنوعی: گفتی که عشق مرا از دلت بیرون کن، اما این عشق هیچ‌گاه از دل من خارج نخواهد شد.