گنجور

۴۰- میرزا سلطان ابراهیم امینی

مردی ملازمت دوست بود. در « اوایل صدر سلطان حسین میرزا گشته در شعر و انشاء خود را یگانه دوران خیال داشت و از « جمله نتایج طبع او تاریخ فتوحات شاهی، معارضه مهر، مکتوب « و دیباچه مرقع استاد بهزاد، و رباعیه ترجمه دیوان معجز نشان مقتدای مشارق « و المغارب سرور غالب مظهر العجایب علی بن ابی طالب صلوه الله علیه و علیهم اجمعین « بر صحیفه بیان کشیده و مثنوی و قصیده نیز گفته از جمله جواب سلسله الذهب مولانا جامی « است و این دو بیت در نعت از آن مثنوی است :

دل او مهبط کلام خدای
این چنین کرسی ای که دیده بجای
وسع آن کرسی ار ز من پرسی
هفت دریا و یک گز کرسی

اما گاه گاه مثل این ابیات نیز میگفته .

در چمن یار چو با آن قد و قامت برخاست
سرو بنشست ز دعوی و قیامت برخاست

« در شهور سنه احدی و اربعین و تسعمایه بدست ازبکان کشته شد، در حوالی « مزار خواجه عبدالله انصاری بالاخانه ای ترتیب داده بود و کتابه آنرا مزین « به شعر خود نموده بود، این بیت از آن جمله بود :

نقش کتابه صورت ما فی الضمیر دل
کاز فقره های فقر بمعنی مفقر است

«من از ایشان استفسار نمودم که این بیت چه معنی دارد که نقش کتابه صورت « ما فی الضمیر دل شد از فقره های فقر، بمعنی خاص جوابی دادند که در تقریر نمی گنجد!

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردی ملازمت دوست بود. در « اوایل صدر سلطان حسین میرزا گشته در شعر و انشاء خود را یگانه دوران خیال داشت و از « جمله نتایج طبع او تاریخ فتوحات شاهی، معارضه مهر، مکتوب « و دیباچه مرقع استاد بهزاد، و رباعیه ترجمه دیوان معجز نشان مقتدای مشارق « و المغارب سرور غالب مظهر العجایب علی بن ابی طالب صلوه الله علیه و علیهم اجمعین « بر صحیفه بیان کشیده و مثنوی و قصیده نیز گفته از جمله جواب سلسله الذهب مولانا جامی « است و این دو بیت در نعت از آن مثنوی است :
هوش مصنوعی: مردی در اطراف خود دوستی داشت. در زمان سلطنت حسین میرزا، او خود را در شعر و نثر یگانه زمان می‌پنداشت و از آثارش می‌توان به تاریخ فتوحات سلطنت، حماسه‌های عاشقانه، نامه‌ها و مقدمه آثار استاد بهزاد و هم‌چنین رباعیات ترجمه دیوان معجز نشان اشاره کرد. اشعار او شامل مثنوی و قصیده می‌شود، که یکی از این اشعار پاسخ به سلسله الذهب مولانا جامی است. در این میان، دو بیت در وصف پیامبر نیز از آن مثنوی وجود دارد.
دل او مهبط کلام خدای
این چنین کرسی ای که دیده بجای
هوش مصنوعی: دل او محل نزول کلام خداست، پس این‌گونه است که چشمش جایگاهی چون کرسی دارد.
وسع آن کرسی ار ز من پرسی
هفت دریا و یک گز کرسی
هوش مصنوعی: اگر از من بپرسی که وسعت آن کرسی چقدر است، می‌گویم که به اندازه‌ی هفت دریا و یک‌چهارم یا یک گام از کرسی است.
اما گاه گاه مثل این ابیات نیز میگفته .
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، او نیز عباراتی مانند این ابیات را بیان می‌کرد.
در چمن یار چو با آن قد و قامت برخاست
سرو بنشست ز دعوی و قیامت برخاست
هوش مصنوعی: زمانی که معشوق با آن قامت بلند و زیبای خود در چمن قدم برمی‌دارد، سرو به خاطر پرسش و هیاهو از حالت خود بیرون می‌آید و به توقیف درمی‌آید.
« در شهور سنه احدی و اربعین و تسعمایه بدست ازبکان کشته شد، در حوالی « مزار خواجه عبدالله انصاری بالاخانه ای ترتیب داده بود و کتابه آنرا مزین « به شعر خود نموده بود، این بیت از آن جمله بود :
هوش مصنوعی: در سال ۴۸۱ هجری، او به دست ازبکان کشته شد. او در اطراف مزار خواجه عبدالله انصاری، بالاخانه‌ای درست کرده بود و دیوارهای آن را با اشعار خود تزئین کرده بود. یکی از اشعار او این‌طور بود:
نقش کتابه صورت ما فی الضمیر دل
کاز فقره های فقر بمعنی مفقر است
هوش مصنوعی: کتاب، تصویری از آنچه در دل و فکر ماست را به نمایش می‌گذارد. ما به واسطه‌ی فقر و محدودیت‌های خود، در حقیقت به نوعی در تنگنا قرار داریم.
«من از ایشان استفسار نمودم که این بیت چه معنی دارد که نقش کتابه صورت « ما فی الضمیر دل شد از فقره های فقر، بمعنی خاص جوابی دادند که در تقریر نمی گنجد!
هوش مصنوعی: من از او پرسیدم که این شعر چه معنایی دارد که در آن به تصویر کتابی اشاره شده و این که "آنچه در دل هست از جمله‌های فقر، به معنای خاصی اشاره دارد." او جوابی داد که توضیحش در کلمات نمی‌گنجد!