گنجور

۳۷- میر عبدالکریم

دختر زاده قاضی جهانست در بعضی اوقات بملازمت صاحب قرانی سرافراز بود و در روانی طبع وحدت فهم ممتاز این مطلع از اوست :

تا چند از فراق تو درد و جفا کشم
رحمی! که بر لب آمده جان بلا کشم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دختر زاده قاضی جهانست در بعضی اوقات بملازمت صاحب قرانی سرافراز بود و در روانی طبع وحدت فهم ممتاز این مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: دختر قاضی جهان در برخی از زمان‌ها در خدمت شخصی بزرگ و محترم قرار داشت و درباره ویژگی‌های خاص و فهم عمیق او، این جمله را به زبان آورد:
تا چند از فراق تو درد و جفا کشم
رحمی! که بر لب آمده جان بلا کشم
هوش مصنوعی: چقدر باید به خاطر دوری تو رنج و آزار بکشم، ای رحمت! که جانم در حال تمام شدن است و بار دردها را به دوش می‌کشم.