گنجور

۳۳- شاه طاهر

میگویند که از نسل خواندیانست اول در کاشان متوطن بوده بواسطه بدنامی متوجه هند شده در آنجا بواسطه فضل ترقی تمام کرد چنانکه وکیل نظام شاه پادشاه هند شد اما در آنجا بر خلاف اعتقاد اهل ایران نسبت باو علم مذهب اثنا عشریه برافراخت بلکه پادشاه را نیز از جمله شیعه اهل بیت ساخت و در شهور سنه اثنین و خمسین و تسعمایه متوجه عالم عقبی گردید، در جمیع اصناف شعر میگفته خصوصا قصیده و این مطلع قصیده به تتبع انوری از اوست :

شاهد مهر چو آید بشبستان حمل
لاله فانوس برافرازد و نرگس مشعل

و این دو بیت مطلع غزل نیز از اوست :

در غم او لذت عیش از دل ناشاد رفت
خو، بغم کردیم چندانی که عیش از یاد رفت
بیرون میا که شهره ی ایام میشوی
ما کشته می شویم و تو، بد نام می شوی
۳۲- امیر سید شریف: ولد امیر سید شریف باقی است که ایشان نیز از اولاد سید شریف علامه اند امیر مذکور در سخا و کرم و بذل دینار و درم معروف و مشهور جهانست و در خلق و تواضع یگانه دوران و در علوم که موروثی اوست زحمت بسیار کشیده اما بواسطه آنکه مهمات جزوی و کلی دار الملک شیراز بی او سامان نمی یابد مجال مطالعه ندارد و در شعر غزلهای عاشقانه دارد این مطلع از اوست :۳۴- قاضی روح الله: برادر قاضی جهانست و در ملایمت طبع و چاشنی سوز محبت یگانه زمان. و در قزوین ایشان را از سادات قاضی سیف الدینی میخوانند و قاضی میخوانند و قاضی سیف الدین که جد ایشانست از کبایر سادات و علمای قزوین بوده و قضای شهر مذکور اباعن جد تعلق بایشان دارد و قاضی روح الله مذکور نیز بامرقضا اشتغال می نمود، اخلاق حمیده و اوصاف پسندیده ی او از حد و حصر بیرونست پیوسته با مردم شاعر و ملا صحبت میداشته چنانکه می گفته اند که : حسرت من در دنیا همین است که بعد از من، مردم با هم نشسته اشعار خوب خوانند و من از آن محروم باشم، آخر از آنچه اندیشه داشت فلک جفاکار کج رفتار بر سرش آورد و کان ذالک فی شهور سنه ثمان و اربعین و تسعمایه، اشعاری که به یاد داشت از ده هزار متجاوز بود، اشعار او بسیار است . اما بیک مطلع اختصار رفت :

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

میگویند که از نسل خواندیانست اول در کاشان متوطن بوده بواسطه بدنامی متوجه هند شده در آنجا بواسطه فضل ترقی تمام کرد چنانکه وکیل نظام شاه پادشاه هند شد اما در آنجا بر خلاف اعتقاد اهل ایران نسبت باو علم مذهب اثنا عشریه برافراخت بلکه پادشاه را نیز از جمله شیعه اهل بیت ساخت و در شهور سنه اثنین و خمسین و تسعمایه متوجه عالم عقبی گردید، در جمیع اصناف شعر میگفته خصوصا قصیده و این مطلع قصیده به تتبع انوری از اوست :
هوش مصنوعی: گفته می‌شود که او از نسل خواندیان است و در ابتدا در کاشان زندگی می‌کرده. به دلیل بدنامی‌اش به هند رفته و در آنجا با فضل و دانش خود پیشرفت کرده و به مقام وکیل نظام شاه پادشاه هند دست یافته است. اما در آنجا بر خلاف اعتقادات اهل ایران، علم مذهب اثناعشری را ترویج کرده و حتی پادشاه را نیز از شیعه اهل بیت کرده است. او در سال 1359 هجری قمری از دنیا رفته و در تمامی زمینه‌های شعر مهارت داشته، به ویژه در سرودن قصیده. یکی از ابیات قصیده‌اش در پیروی از انوری از اوست.
شاهد مهر چو آید بشبستان حمل
لاله فانوس برافرازد و نرگس مشعل
هوش مصنوعی: وقتی معشوق زیبا به محفل شبانه بیاید، لاله به عنوان چراغی روشن می‌شود و نرگس همچون مشعلی درخشان می‌گردد.
و این دو بیت مطلع غزل نیز از اوست :
هوش مصنوعی: این دو بیت آغازین غزل نیز به او تعلق دارد:
در غم او لذت عیش از دل ناشاد رفت
خو، بغم کردیم چندانی که عیش از یاد رفت
هوش مصنوعی: در غم او، شادی و لذت زندگی از دل ما رخت بربست و آن‌چنان در غم او فرو رفتیم که دیگر شادی را فراموش کردیم.
بیرون میا که شهره ی ایام میشوی
ما کشته می شویم و تو، بد نام می شوی
هوش مصنوعی: هرگز از خانه بیرون نرو که معروف می‌شوی. ما در این میان آسیب می‌بینیم و تو تنها بدنام خواهی شد.