گنجور

۳۱- میرزا اصغر

از سادات رضویست ولد امیر غیاث الدین عزیز است، حضرت میر، در فصاحت، بی نظیر زمان، و در بلاغت، فرید دوران، خود بود، در شعر گفتن و شناختن مسلم روزگار، فنائی تخلص میکرد، این چند مطلع از اوست :

بمیزان نظر حسن تو را با ماه سنجیدم
میان این و آن فرق از زمین تا آسمان دیدم
هر شب کنم اندیشه، تا دل ز تو برگیرم
چون صبح شود روشن، مهر تو ز سر گیرم
نمیدانم چسان گویم بشمع خویش سوز دل
که گر دم میزنم سوی رقیبان میشود مایل
غبارم کن خدا را . در رهی کان مه گذر دارد
بود دامن کشان روزی مرا از خاک بردار
۳۰- میرزا قاسم: که قاسمی تخلص میکند از سادات جنابادست و از اکثر خوش طبعان ولایت خراسان بمزید علم و عبادت و فهم و فراست ممتاز و مستغنی است . در شعر و عروض و معما سر آمد است. از اولاد امیر سید جنابدیست که همیشه پیشوای و مقتدای آن ولایت بوده اند و حالا برادر او امیر ابوالفتح در شهر خود بدان کار مشغولست، اما امیر مذکور با وجود بذل و سخا و کرم و علو شأن دایم بمضمون بلاغت مشحون الفقر فخری عمل کرده بطریق ائمه کرام علیهم السلام اوقات میگذراند و درویشی و فقر او زیاده از آنست که تعریف توانکرد. بهمه صفتی آراسته و باکثر کمالات پیراسته است همه قسم شعر میگوید اما در مثنوی سرآمد زمانست بی تکلف در مدح گستری بی بدل است و کسی در این زمانه مثنوی را بهتر از او نگفته و در مثنوی چهار کتاب نظم کرده نظم اول شاهنامه که فتوحات زمان حضرت صاحبقران مغفور را نظم نموده. این چند بیت در صفت جنگ از آن کتابست :۳۲- امیر سید شریف: ولد امیر سید شریف باقی است که ایشان نیز از اولاد سید شریف علامه اند امیر مذکور در سخا و کرم و بذل دینار و درم معروف و مشهور جهانست و در خلق و تواضع یگانه دوران و در علوم که موروثی اوست زحمت بسیار کشیده اما بواسطه آنکه مهمات جزوی و کلی دار الملک شیراز بی او سامان نمی یابد مجال مطالعه ندارد و در شعر غزلهای عاشقانه دارد این مطلع از اوست :

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از سادات رضویست ولد امیر غیاث الدین عزیز است، حضرت میر، در فصاحت، بی نظیر زمان، و در بلاغت، فرید دوران، خود بود، در شعر گفتن و شناختن مسلم روزگار، فنائی تخلص میکرد، این چند مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: او از سادات رضوی است و فرزند امیر غیاث الدین عزیز به شمار می‌آید. حضرت میر در فصاحت و بلاغت، بی‌نظیر زمان خود بوده و در شعر گفتن و شناختن ویژگی‌های شعر، به تخلص "فنائی" شناخته می‌شود. این چند بیت از آثار اوست:
بمیزان نظر حسن تو را با ماه سنجیدم
میان این و آن فرق از زمین تا آسمان دیدم
هوش مصنوعی: من زیبایی تو را با ماه مقایسه کردم و در این مقایسه، فاصله‌ی میان تو و ماه را به اندازه‌ی زمین تا آسمان یافتم.
هر شب کنم اندیشه، تا دل ز تو برگیرم
چون صبح شود روشن، مهر تو ز سر گیرم
هوش مصنوعی: هر شب به فکر این هستم که چگونه می‌توانم عشق تو را از دل خود دور کنم، اما وقتی صبح می‌شود، دوباره نمی‌توانم از عشق تو خلاص شوم.
نمیدانم چسان گویم بشمع خویش سوز دل
که گر دم میزنم سوی رقیبان میشود مایل
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چطور احساسات خود را به شمعی که نماد دل می‌باشد بیان کنم، زیرا اگر صحبت کنم، دیگران به سمت رقبای من جذب می‌شوند.
غبارم کن خدا را . در رهی کان مه گذر دارد
بود دامن کشان روزی مرا از خاک بردار
هوش مصنوعی: ای خدا، من را در عشق و محبت خود غرق کن. در را‌ه عشقی که آن ماه تابان در آن عبور می‌کند، دامن مرا بگیر تا روزی مرا از دنیای خاکی آزاد کنی.