گنجور

بخش ۹۳ - غزل

بود ز غم صد گره بر گل و بر بارِ گل
باد به یکدم گشاد صد گره از کار گل
طرف چمن را چو کرد چشم شکوفه سپید
باز منور شدش دیده به دیدار گل
لاله زر آتشی است ناسره‌اش در میان
لاجرم آن قیمتش نیست به بازار گل
قوس قزح در هوا تا سر پرگار زد
دایره لعل گشت نقطه پرگار گل
در چمنی کان صنم جلوه دهد حسن را
خار عجب گر کشد بار دگر بار گل
کف به لب آورده باز جام پر از لعل می
می به کف آور ببین روی پریوار گل
ملک با لشکری افزون ز باران
فرود آمد در آن خرم بهاران
میان سبزه چون گل جای کردند
ملک را بارگه بر پای کردند
به یاد روی گل ساغر گرفتند
چو نرگس دور جام از سر گرفتند
ملک یک هفته با قیصر طرب کرد
بر آن گل ارغوانی باده می‌خورد
ملک نالید یک شب پیش مهراب
که کار از دست رفت ای دوست دریاب
چنین از عمر تا کی دور باشم؟
ز جان خویشتن مهجور باشم؟
برای من بسی زحمت کشیدی
ز دست من بسی تلخی چشیدی
برای من بکن یک کار دیگر
بیار آن ماه را یک بار دیگر
سرشک از دیدگان بارید بر زر
فرو خواند این غزل با اشک برتر

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بود ز غم صد گره بر گل و بر بارِ گل
باد به یکدم گشاد صد گره از کار گل
هوش مصنوعی: به خاطر غم و اندوه، مشکلات زیادی بر روی گل و بار آن ایجاد شده بود، اما ناگهان تکانی به خود گرفت و همه‌ی آن مشکلات را برطرف کرد.
طرف چمن را چو کرد چشم شکوفه سپید
باز منور شدش دیده به دیدار گل
هوش مصنوعی: وقتی که نگاهش به طرف چمن افتاد و شکوفه‌های سفید را دید، چشمانش دوباره روشن شد و به دیدار گل‌ها شاداب گشت.
لاله زر آتشی است ناسره‌اش در میان
لاجرم آن قیمتش نیست به بازار گل
هوش مصنوعی: لاله‌ای که رنگش زرد و آتشین است، ارزش واقعی‌اش در میان گل‌ها مشخص نمی‌شود. در نتیجه، این لاله به خاطر ویژگی‌هایش نمی‌تواند در بازار گل ارزش بالایی داشته باشد.
قوس قزح در هوا تا سر پرگار زد
دایره لعل گشت نقطه پرگار گل
هوش مصنوعی: رخداد زیبای قوس قزح در آسمان باعث شد که نقطه‌ای که پرگار به دور آن می‌چرخد، به رنگ قرمز درآید و به شکل گل دربیاید.
در چمنی کان صنم جلوه دهد حسن را
خار عجب گر کشد بار دگر بار گل
هوش مصنوعی: اگر در چمنی که معشوق جلوه‌گری می‌کند، زیبایی را به نمایش بگذارد، خار حیرت‌انگیز است که دوباره بار گل را به دوش بکشد.
کف به لب آورده باز جام پر از لعل می
می به کف آور ببین روی پریوار گل
هوش مصنوعی: کاسه را پر از شراب قرمز کن و به یاد زیبایی چهره‌ی گل‌ها به آن نگاه کن.
ملک با لشکری افزون ز باران
فرود آمد در آن خرم بهاران
هوش مصنوعی: فرشته‌ای با جمعیتی فراوان همچون باران، در آن بهار سرسبز و خرم فرود آمد.
میان سبزه چون گل جای کردند
ملک را بارگه بر پای کردند
هوش مصنوعی: در میان سبزه‌ها و گل‌ها، مکانی برای پادشاهی فراهم کردند و او را بر تختی قرار دادند.
به یاد روی گل ساغر گرفتند
چو نرگس دور جام از سر گرفتند
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی گل، ظرفی را پر از شراب کردند و هنگامی که نرگس به چهره‌ی او نگاه کرد، دور جام را کنار گذاشتند.
ملک یک هفته با قیصر طرب کرد
بر آن گل ارغوانی باده می‌خورد
هوش مصنوعی: یک هفته یکی از بزرگان با قیصر خوش گذرانی کرد و بر روی گل ارغوانی مشغول نوشیدن شراب بودند.
ملک نالید یک شب پیش مهراب
که کار از دست رفت ای دوست دریاب
هوش مصنوعی: ملک در شبی ناگوار نزد مهراب ناله و تضرع کرد و از او خواست که کمک کند، زیرا کار از دست رفته و او در بحران به سر می‌برد.
چنین از عمر تا کی دور باشم؟
ز جان خویشتن مهجور باشم؟
هوش مصنوعی: چقدر دیگر باید از زندگی دور باشم؟ چرا باید از خودم بیگانه باشم؟
برای من بسی زحمت کشیدی
ز دست من بسی تلخی چشیدی
هوش مصنوعی: تو برای من زحمت‌های زیادی کشیدی و من باعث شدم تلخی‌های زیادی را بچشیدی.
برای من بکن یک کار دیگر
بیار آن ماه را یک بار دیگر
هوش مصنوعی: لطفاً یک کار دیگر برای من انجام بده و آن ماه زیبا را دوباره به من بیاور.
سرشک از دیدگان بارید بر زر
فرو خواند این غزل با اشک برتر
هوش مصنوعی: اشک از چشمانم ریخت و این غزل را با اشکی که از آن فراتر است، بر طلا خواندم.

حاشیه ها

1400/10/07 02:01
شهرام فرهادی

فکر کنم دو تا شعر مجزا بهم وصل شدن