گنجور

بخش ۶ - در معراج پیامبر (ص)

در آن شب در سرای ام هانی
روان شد سوی قصر لا مکانی
براق برق سیر آورد جبریل
که جوزا را غبارش کرد تکحیل
نشست احمد بر آن برق قمر سم
چو جرم شمس بر چرخ چهارم
براق اندر هوا شد چون شهابی
نبی بر پشت او چون آفتابی
چو از بیت الحرام احمد سفر کرد
به سوی مسجدالاقصی گذر کرد
خطاب آمد ز سلطان عطا ده
که سبحان‌الذی اسری به عبده
خیال و فکر و عقل و روح جا ماند
به صحرای درون تنها برون راند
قدم بر باب هفتم آسمان زد
وز آنجا شد، علم بر لامکان زد
براق و جبرئیل آنجا بماندند
به خلوت خواجه را تنها بخواندند
چو تیر غمزه در یک طرفة‌العین
رسید از خوابگه تا قاب قوسین
ز پیشش طرقوا گویان ملایک
ز پس آراسته حوران ارایک
ز حضرت خلعت لولاک پوشید
رحیق جام اعطیناک نوشید
ملایک پرده‌ها را بر گرفته
نبی را صحبتی خوش درگرفته
ز دیوان الهش هشت جنت
ببخشیدند و زآنجا کرد رجعت
چو کار ملک و دین را ساز گردید
به پیروزی از آنجا بازگردید
به یاران از متاع آن‌جهانی
کلید جنت آورد ارمغانی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در آن شب در سرای ام هانی
روان شد سوی قصر لا مکانی
هوش مصنوعی: در آن شب، به خانه ام هانی رفتم و به سمت قصر بی‌نظیر و خاصی حرکت کردم.
براق برق سیر آورد جبریل
که جوزا را غبارش کرد تکحیل
هوش مصنوعی: جبریل با سرعتی فوق‌العاده از آسمان سفر کرد و در مسیر خود، ستاره جوزا را با گرد و غباری که به آن ایجاد شد، تیره و تار کرد.
نشست احمد بر آن برق قمر سم
چو جرم شمس بر چرخ چهارم
هوش مصنوعی: احمد درخشش قمر را مانند سم (پایان) از شمس در چرخ چهارم ابراز کرد.
براق اندر هوا شد چون شهابی
نبی بر پشت او چون آفتابی
هوش مصنوعی: براق در آسمان مانند شهابی به پرواز درآمد و پیامبر بر پشت او مانند خورشید درخشان بود.
چو از بیت الحرام احمد سفر کرد
به سوی مسجدالاقصی گذر کرد
هوش مصنوعی: هنگامی که پیامبر احمد از خانه کعبه خارج شد، به سمت مسجد الاقصی رفت.
خطاب آمد ز سلطان عطا ده
که سبحان‌الذی اسری به عبده
هوش مصنوعی: پیامی از سوی سلطان آمده که عطا بده، زیرا او والامقام است که بنده‌اش را شبانه به آسمان برد.
خیال و فکر و عقل و روح جا ماند
به صحرای درون تنها برون راند
هوش مصنوعی: در دنیای درون، افکار و عقل و روح انسان همگی تنها در جستجوی بیرون هستند و در دشت و بیابان درون جا مانده‌اند.
قدم بر باب هفتم آسمان زد
وز آنجا شد، علم بر لامکان زد
هوش مصنوعی: او به آسمان هفتم قدم گذاشت و از آنجا به دانشی دست یافت که فراتر از مرزهای مکان بود.
براق و جبرئیل آنجا بماندند
به خلوت خواجه را تنها بخواندند
هوش مصنوعی: براق و جبرئیل در آن مکان ماندند و خواجه را برای عبادت و راز و نیاز به تنهایی دعوت کردند.
چو تیر غمزه در یک طرفة‌العین
رسید از خوابگه تا قاب قوسین
هوش مصنوعی: غمزه‌ای همچون تیر به سرعت و در یک چشم بر هم زدن به من رسید، از جایی که خوابیده بودم تا جایی نزدیک به کمان.
ز پیشش طرقوا گویان ملایک
ز پس آراسته حوران ارایک
هوش مصنوعی: از جلو او فرشتگان با ذکر و تسبیح در حرکتند و از پشت، حوران زیبا آماده شده‌اند.
ز حضرت خلعت لولاک پوشید
رحیق جام اعطیناک نوشید
هوش مصنوعی: از بزرگی الهی لباس خاصی به تو دادند و هنگام نوشیدن جامی که به ما عطا کردی، ما را از نعمت‌های خود سیراب کردی.
ملایک پرده‌ها را بر گرفته
نبی را صحبتی خوش درگرفته
هوش مصنوعی: فرشتگان پرده‌ها را کنار زده‌اند و نبی را با گفتگویی دل‌نشین احاطه کرده‌اند.
ز دیوان الهش هشت جنت
ببخشیدند و زآنجا کرد رجعت
هوش مصنوعی: از دیوان الهی هشت نوع بهشت داده شده و از آنجا بازگشت کرده است.
چو کار ملک و دین را ساز گردید
به پیروزی از آنجا بازگردید
هوش مصنوعی: وقتی که امور مملکت و دین سامان یافت و به پیروزی رسید، از آنجا بازگشت.
به یاران از متاع آن‌جهانی
کلید جنت آورد ارمغانی
هوش مصنوعی: به دوستان، از دارایی‌های دنیای دیگر، هدیه‌ای مانند کلید به بهشت می‌آورد.

حاشیه ها

1399/09/01 16:12
میلاد شمعی

بیت‌های آخرین اشکال وزنی و قافیه‌ای دارند و باید اصلاح گردند