گنجور

بخش ۴۲ - غزل

خواهد گل رعنا که او باشد به آب و رنگ تو
دارد به وجهی رنگ تو اما ندارد ننگ تو
گر سرو قدت در چمن روزی ببیند نارون
ناگه برآید سرخ و زرد از سرو سبز آرنگ تو
ای غنچه رعنای من، بگشا لب و بر من بخند
کاید دل بلبل به تنگ از دست خوی تنگ تو
چشمت ز تیغ حاجبان بس تنگبار افتاده است
باری نمی‌آید کسی در چشم شوخ شنگ تو
آهنگ قصدم می کند مطرب به آواز بلند
خواهد دریدن پرده‌ام آواز تیز آهنگ تو

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خواهد گل رعنا که او باشد به آب و رنگ تو
دارد به وجهی رنگ تو اما ندارد ننگ تو
گل رعنا می‌خواهد که رنگ و بوی تو را داشته باشد. آری! به گونه‌ای به رنگ توست ولی وقار تو را ندارد.
گر سرو قدت در چمن روزی ببیند نارون
ناگه برآید سرخ و زرد از سرو سبز آرنگ تو
هوش مصنوعی: اگر روزی در باغ، درخت سرو زیبای تو را ببیند، ناگهان درخت نارون با رنگ‌های سرخ و زرد خود برمی‌خیزد و خود را به نمایش می‌گذارد.
ای غنچه رعنای من، بگشا لب و بر من بخند
کاید دل بلبل به تنگ از دست خوی تنگ تو
هوش مصنوعی: عزیزم، لبخند بزن و گل بگشا، تا بلبل از غم دوری تو رهایی یابد.
چشمت ز تیغ حاجبان بس تنگبار افتاده است
باری نمی‌آید کسی در چشم شوخ شنگ تو
هوش مصنوعی: چشمان تو به خاطر زیبایی خاصی که دارند، مثل تیغ تیز، دچار تنگی و فشردگی شده‌اند. به هر حال، هیچ‌کس نمی‌آید تا به چشمان پلید و فریبنده‌ات نگاه کند.
آهنگ قصدم می کند مطرب به آواز بلند
خواهد دریدن پرده‌ام آواز تیز آهنگ تو
هوش مصنوعی: مطرب با صدای بلند به من ندا می‌دهد و به نظر می‌رسد که می‌خواهد حجاب و پرده‌ی وجود من را پاره کند؛ آهنگ تو بسیار تند و شاداب است.