گنجور

رباعی شمارهٔ ۴۶

دیشب سر زلف یار بگرفتم مست
کز دست من دلشده چون خواهی رست
گفتا که شب است دست از دستم بدار
تا با تو نگیردم کسی دست به دست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیشب سر زلف یار بگرفتم مست
کز دست من دلشده چون خواهی رست
هوش مصنوعی: دیشب به خاطر زیبایی‌های موهای معشوق، خودم را به مستی سپردم، حالا دلش از دست من رفته و نمی‌دانم چگونه می‌توانم او را به دست آورم.
گفتا که شب است دست از دستم بدار
تا با تو نگیردم کسی دست به دست
هوش مصنوعی: گفت که شب فرا رسیده، از من فاصله بگیر تا کسی در این تاریکی با من تماس نگیرد.

حاشیه ها

1392/02/30 10:04
علیرضا درانی

کفتا که شب است دستم از دست بدار

1393/03/22 02:05
میثم آیتی (شاعر)

مصرع سوم خارج از وزن است.
احتمالا صحیح آن به شکل زیر است:
گفتا که شب است دست از دست بدار