گنجور

قطعه شمارهٔ ۶۴

ای شهنشاهی جوانبختی که در معراج جاه
شهسوار همتت تا قرب اوادنی براند
بر براق همتت تا دید گردون بر عروج
بر زبان صد بار سبحان الذی اسری براند
از نشان پایه قدرت نشد آگاه وهم
گرچه صد منزل فزون از طارم اعلی براند
برنشست امروز دستت خامه پی کرده را
بی توقف بر سواد عالم بالا براند
در پناه راعی عدل رعیت پرورت
گله گرگ کهن را بره تنها براند
آسمان قد را خداوندا دعاگو می‌کند
بهر مقصودی ردیف شعر خود عمدا براند
تا شنیدم از زبان صادق القولی که شاه
بر زبان سی عقد صد کانی به نام ما براند
با دل خود گفتم ار چه پیش ازین بودت طمع
دولت شه باد چه توان این قدر حالا براند
بنده زان شادی که سلطان برد نامم بر زبان
این سخن را بارها با هر کسی هر جا براند
بلکه بر بالای چرخم تیر بر بالای چرخ
ثبت کرد این مبلغ و بر جمع سر بالا براند
دوش گفتندم یکی از نایبان حضرتش
مبلغی کم کرد ازان باقیش بر اثنا براند
گفتم این معنی کجا دارد روا شاهی که او
ابر را ادرار داد و بحر را اجرا براند
نیست لشکر قلب دشمن زر سلمان که او
زد بران انداخت بعضی را و بعضی را براند
سایه شه بر سرم بادا که هر کو بر سرش
سایه شه بود دولتهای مستوفا براند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شهنشاهی جوانبختی که در معراج جاه
شهسوار همتت تا قرب اوادنی براند
هوش مصنوعی: ای پادشاهی با بخت و اقبال که در بالاترین مقام و جایگاه، به تلاش و عزم خود می‌افزایی و به سوی نزدیکی و محبت او حرکت می‌کنی.
بر براق همتت تا دید گردون بر عروج
بر زبان صد بار سبحان الذی اسری براند
هوش مصنوعی: با تلاش و ارادهٔ قوی خود، بر بلندی‌ها و آسمان‌ها پرواز کن تا آسمان را بر فراز خود مشاهده کنی و با هر بار که به یاد آن می‌افتی، بگویی: پاک است کسی که مرا به این سفر برد.
از نشان پایه قدرت نشد آگاه وهم
گرچه صد منزل فزون از طارم اعلی براند
هوش مصنوعی: نشان پایه قدرت را نتوانست بشناسد و گیج و سردرگم مانده است، هرچند که صد منزل بیشتر از بالاترین نقطه دارد.
برنشست امروز دستت خامه پی کرده را
بی توقف بر سواد عالم بالا براند
هوش مصنوعی: امروز دستت قلم را به کار گرفته و بدون توقف بر صفحه‌ای از عالم بالای آثار بگذار.
در پناه راعی عدل رعیت پرورت
گله گرگ کهن را بره تنها براند
هوش مصنوعی: در سایه یک رهبری عادل، مردم تحت حمایت قرار می‌گیرند و حتی گله‌ای از گرگ‌های قدیمی هم قادر به آسیب رساندن به یک بره تنها نخواهند بود.
آسمان قد را خداوندا دعاگو می‌کند
بهر مقصودی ردیف شعر خود عمدا براند
هوش مصنوعی: آسمان به بلندی خود از خداوند درخواست دعا می‌کند تا به هدفی خاص شعرش را به طور عمدی تنظیم کند.
تا شنیدم از زبان صادق القولی که شاه
بر زبان سی عقد صد کانی به نام ما براند
هوش مصنوعی: وقتی از گفته‌های شخصی راستگو باخبر شدم که پادشاه بر روی ده زنجیر، صد نشان با نام ما نقش زده است.
با دل خود گفتم ار چه پیش ازین بودت طمع
دولت شه باد چه توان این قدر حالا براند
هوش مصنوعی: با دل خود گفتم که اگرچه قبلاً به خوشبختی و نعمتی امیدوار بودی، حالا چه می‌توانی بگویی از این که آن امیدها به کجا رسیده و چه حالتی داری.
بنده زان شادی که سلطان برد نامم بر زبان
این سخن را بارها با هر کسی هر جا براند
هوش مصنوعی: خوشحالی من از این است که نامم توسط سلطان بر زبان آمده و این موضوع را بارها با هر کسی در هر جایی مطرح می‌کنم.
بلکه بر بالای چرخم تیر بر بالای چرخ
ثبت کرد این مبلغ و بر جمع سر بالا براند
هوش مصنوعی: بر روی چرخ هستی، تیر در بالای آن قرار دارد. این نشان می‌دهد که این مبلغ بر روی جمعیت و سرها تکیه کرده و بر آنها تسلط دارد.
دوش گفتندم یکی از نایبان حضرتش
مبلغی کم کرد ازان باقیش بر اثنا براند
هوش مصنوعی: دیشب به من گفتند که یکی از نمایندگان آن حضرت مقداری از سهم او را کم کرده و به طور ناخواسته آن را از دست داده است.
گفتم این معنی کجا دارد روا شاهی که او
ابر را ادرار داد و بحر را اجرا براند
هوش مصنوعی: گفتم این مسأله چه ارتباطی به مقام سلطنت دارد؟ زیرا او (سلطان) به گونه‌ای است که ابر را وادار به باریدن کرده و دریا را به حرکت درآورده است.
نیست لشکر قلب دشمن زر سلمان که او
زد بران انداخت بعضی را و بعضی را براند
هوش مصنوعی: هیچ نیرویی نیست که قلب دشمن را به هراس بیندازد، مانند موفقیت سلمان که برخی را به زمین زد و برخی را فراری کرد.
سایه شه بر سرم بادا که هر کو بر سرش
سایه شه بود دولتهای مستوفا براند
هوش مصنوعی: امیدوارم همیشه سایه پادشاهی بر بالای سرم باشد، زیرا هر کس که تحت سایه پادشاهی باشد، به خوشبختی و نعمت‌های فراوان دست می‌یابد.