گنجور

قطعه شمارهٔ ۵۶

همنشین بدان مباش که نیک
از بدان جز بدی نیاموزد
خار آتش فروز سوختنی
که ز گل جاه و شوکت اندوزد
عاقبت بر کند دل از صحبت
وز برای گل آتش افروزد
خار کاتش بود بدوزنده
آتش کشتنیش می‌سوزد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همنشین بدان مباش که نیک
از بدان جز بدی نیاموزد
هوش مصنوعی: با کسی که در جمعش هستی، توجه کن که از افراد نیکو چیزی جز خوبی یاد می‌گیری و در کنار بدها فقط بدی می‌آموزی.
خار آتش فروز سوختنی
که ز گل جاه و شوکت اندوزد
هوش مصنوعی: خاری که در آتش می‌سوزد، برای کسی که به خاطر مقام و آوازه‌اش از گل‌ها بهره می‌برد، در واقع چیزی زودگذری است.
عاقبت بر کند دل از صحبت
وز برای گل آتش افروزد
هوش مصنوعی: در نهایت دل از همراهی با دیگران جدا می‌شود و بر اثر عشق به گل، شعله‌ای به وجود می‌آید.
خار کاتش بود بدوزنده
آتش کشتنیش می‌سوزد
هوش مصنوعی: خاری که باعث آتش‌سوزی می‌شود، در نهایت خود آتش را می‌سوزاند.