گنجور

قطعه شمارهٔ ۵۴

میر مسعود پیر گشت و هنوز
همچو اطفال کعب می‌بازد
قدمی و دمی عجب دارد
که بدین تیزد و بدان تازد
هر کجا او قدم زند یادم
ز آدمی آن طرف بپردازد
دم او کشوری بگنداند
قدمش عالمی بر اندازد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

میر مسعود پیر گشت و هنوز
همچو اطفال کعب می‌بازد
هوش مصنوعی: میر مسعود، در حالی که پیر شده است، هنوز هم مانند بچه‌ها به بازی و سرگرمی ادامه می‌دهد.
قدمی و دمی عجب دارد
که بدین تیزد و بدان تازد
هوش مصنوعی: گامی و لحظه‌ای شگفت‌انگیز است که اینجا عجله می‌کند و آنجا با نرمی حرکت می‌کند.
هر کجا او قدم زند یادم
ز آدمی آن طرف بپردازد
هوش مصنوعی: هر جا که او پا بگذارد، یاد من از انسان‌ها به آن سو می‌رود.
دم او کشوری بگنداند
قدمش عالمی بر اندازد
هوش مصنوعی: وقتی او دم می‌زند، هیچ‌چیز در کشور باقی نمی‌ماند و وقتی قدم می‌گذارد، جهانی را به هم می‌ریزد.