گنجور

قطعه شمارهٔ ۵۱

سپهر فضل و هنر شمس دین که شمس و قمر
جز از غبار درت توتیا نخواهد کرد
صفای نیت و صدق تو صبح اگر بیند
ز شرم دعوی صدق و صفا نخواهد کرد
برید باد بهاری به بوی نافه مشک
به عهد خلق تو فکر خطا نخواهد کرد
خجسته رای تو گویی ز روی لطف هنوز
نظر به حال پریشان ما نخواهد کرد
طبیب خلق تو دردی که در درون من است
به حسن تربیت آن را دوا نخواهد کرد
در تو ملجا فضل است و بنده جز به درت
به هیچ جای دگر التجا نخواهد کرد
اگر چه این قدرم خود محقق است که کس
به سعی کار خلاف قضا نخواهد کرد
ولی رضای تو جویم از آنکه می‌دانم
قضا خلاف رضای شما نخواهد کرد
گرفتم آنکه دعاگو برای ساز سفر
حدیث خیمه و اسب و قبا نخواهد کرد
قراضه‌ای که درین مدت از مسلمانان
ستانده است رهی تا ادا نخواهد کرد
یقین بدان که غریم مشنع بی شرم
به هیچ راه رهی را رها نخواهد کرد
محقری که بنامم مقرر است امروز
بوجه هیچ معامل وفا نخواهد کرد
روا مدار که حاجات بنده را به کسی
کنی حواله که دانی روا نخواهد کرد
جهان به کام تو بادا که بنده تا زنده
بود همیشه جز اینت دعا نخواهد کرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سپهر فضل و هنر شمس دین که شمس و قمر
جز از غبار درت توتیا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: آسمان علم و هنر، که به مانند خورشید و ماه می‌درخشد، فقط از غبار درگاه تو می‌تواند نشأت بگیرد و به جایی نمی‌رسد.
صفای نیت و صدق تو صبح اگر بیند
ز شرم دعوی صدق و صفا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: اگر نیت پاک و صداقت تو در صبح دیده شود، به خاطر شرم از ادعای صداقت و پاکی، نخواهد توانست خود را نشان دهد.
برید باد بهاری به بوی نافه مشک
به عهد خلق تو فکر خطا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: نسیم بهاری با عطر خوش نافه‌ی مشک می‌وزد و در این لحظه، دل من به یاد توست و به عهدی که بسته‌ایم، هرگز به اشتباه نخواهد افتاد.
خجسته رای تو گویی ز روی لطف هنوز
نظر به حال پریشان ما نخواهد کرد
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که نظر لطف تو نسبت به ما بسیار نیکوست و همچنان نمی‌خواهی به وضعیت ناگوار ما نگاه کنی.
طبیب خلق تو دردی که در درون من است
به حسن تربیت آن را دوا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: پزشک مردم نمی‌تواند دردی را که در دل من وجود دارد، با مهارت‌های خود درمان کند.
در تو ملجا فضل است و بنده جز به درت
به هیچ جای دگر التجا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: در وجود تو منبعی از خوبی و فضیلت وجود دارد و هیچ کس جز به درگاه تو، به جای دیگری پناه نمی‌برد.
اگر چه این قدرم خود محقق است که کس
به سعی کار خلاف قضا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: اگرچه من به خوبی می‌دانم که سرنوشت خود به خود پیش می‌رود، اما هیچ‌کس نمی‌تواند با تلاش خود به مقابله با آن بپردازد.
ولی رضای تو جویم از آنکه می‌دانم
قضا خلاف رضای شما نخواهد کرد
هوش مصنوعی: من خواستار رضا و خشنودی تو هستم، زیرا می‌دانم که سرنوشت و تقدیر بر خلاف خواسته‌ات عمل نخواهد کرد.
گرفتم آنکه دعاگو برای ساز سفر
حدیث خیمه و اسب و قبا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: من کسی را می‌پذیرم که برای آماده کردن سفر، به یاد داستان خیمه، اسب و لباس سنتی نرود و دعا نکند.
قراضه‌ای که درین مدت از مسلمانان
ستانده است رهی تا ادا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: در این مدت، او چیزی از مسلمانان گرفته که هرگز نخواهد توانست آن را پس بدهد.
یقین بدان که غریم مشنع بی شرم
به هیچ راه رهی را رها نخواهد کرد
هوش مصنوعی: به طور قطع می‌دان که رقیب بی‌شرم و بی‌پروای تو هرگز نخواهد گذاشت که فرصتی را از دست بدهی و هیچ راهی را ترک نخواهد کرد.
محقری که بنامم مقرر است امروز
بوجه هیچ معامل وفا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: امروز وضعیتی که من در آن قرار دارم، به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و به هیچ معامله‌ای وفادار نخواهند ماند.
روا مدار که حاجات بنده را به کسی
کنی حواله که دانی روا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: چرا اجازه می‌دهی که نیازهای کسی را به کسی بسپاری که می‌دانی به آنها کمک نخواهد کرد؟
جهان به کام تو بادا که بنده تا زنده
بود همیشه جز اینت دعا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: آرزو می‌کنم که زندگی برای تو خوش و سرشار از خوشی باشد، چون من تا زمانی که زنده‌ام، همیشه برایت دعا می‌کنم و جز این چیزی نخواهم wished.