قطعه شمارهٔ ۴۳
ای خیام دولتت برکنده دور آسمان
چون خیامت بارگاه آسمان برکنده باد
جز که چشم حاسدان از باغ شاهی برنکند
سر و قدت را که چشم حاسدان برکنده باد
گر گشاید باز مرز نگوش و نرگس چشم و گوش
بی تو چشم و گوششان در بوستان بر کنده باد
بعد ازین سنگین دلی گر دل نهد بر تاج و تخت
چون زر و یاقوت و لعلش خان و مان بر کنده باد
عین آب ار وا شود بعد از تو بر صحرا و کوه
چشمهای روشن آب روان برکنده باد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خیام دولتت برکنده دور آسمان
چون خیامت بارگاه آسمان برکنده باد
هوش مصنوعی: ای خیام، قدرت و عزت تو همواره در اوج باشد، همانطور که آسمان بر فراز ماست، امیدوارم که جاودان بماند و برکت خود را بر تو نازل کند.
جز که چشم حاسدان از باغ شاهی برنکند
سر و قدت را که چشم حاسدان برکنده باد
هوش مصنوعی: چشم حسودان از زیبایی و سر و قامت تو نمیتواند دور شود و همیشه در پی عیبجویی از تو هستند. امیدوارم که این نگاه بد از تو دور باشد و تو همچنان در کمال خود بمانی.
گر گشاید باز مرز نگوش و نرگس چشم و گوش
بی تو چشم و گوششان در بوستان بر کنده باد
هوش مصنوعی: اگر بار دیگر مرزهای نرگس و نگاه تو گشوده شود، چشم و گوش آنها بدون تو در بوستان، مانند گیاهی که ریشهاش کنده شده، بیفایده خواهند بود.
بعد ازین سنگین دلی گر دل نهد بر تاج و تخت
چون زر و یاقوت و لعلش خان و مان بر کنده باد
هوش مصنوعی: بعد از این، اگر کسی سختی قلب را کنار بگذارد و دلش را بر روی تاج و تخت قرار دهد، مانند طلا و یاقوت و لعل، خانه و زندگیاش به خوبی و خوشی برپا خواهد شد.
عین آب ار وا شود بعد از تو بر صحرا و کوه
چشمهای روشن آب روان برکنده باد
هوش مصنوعی: اگر بعد از تو آب مانند عین به بیابان و کوه جاری شود، چشمان روشن آب روان باید از هم گسسته شود.