قطعه شمارهٔ ۲۷
دیدن خواجگان بلایی بود
بنده عمری ازین بلا میجست
ناگهانش به علت رمدی
دولتی داد اتفاقی دست
رفت در کنج خانهای تاریک
دیده دربست و از بلا وارست
بنده صد سال دیگر ار باشد
بیش ازین خواجگان که اکنون هست
روشنایی جز این نخواهد دید
غیر ازین طرف بر نخواهد بست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیدن خواجگان بلایی بود
بنده عمری ازین بلا میجست
هوش مصنوعی: دیدن افراد با مقام و ثروت برای من نوعی سختی و مشکل بود، زیرا من تمام عمرم در تلاش بودم که از این مشکل دوری کنم.
ناگهانش به علت رمدی
دولتی داد اتفاقی دست
هوش مصنوعی: به طور ناگهانی به خاطر بیماریای که داشت، حکمی از جانب دولت برایش صادر شد.
رفت در کنج خانهای تاریک
دیده دربست و از بلا وارست
هوش مصنوعی: در گوشهای تاریک و تنها نشسته و خود را از هر گونه خطر و مشکلی به دور نگه داشته است.
بنده صد سال دیگر ار باشد
بیش ازین خواجگان که اکنون هست
هوش مصنوعی: اگر من به مدت صد سال دیگر هم زنده بمانم، باز هم افرادی که در حال حاضر در مقام خواجگی هستند، بیشتر از این نخواهند شد.
روشنایی جز این نخواهد دید
غیر ازین طرف بر نخواهد بست
هوش مصنوعی: تنها راه نورانی که وجود دارد، همین است و به جز این هیچ راه دیگری وجود ندارد.