گنجور

قطعه شمارهٔ ۱۵

چشم و چراغ شرع که ذات منورت
از پای تا به سر همه عین سعادت است
قاضی هفت کشور پیروزه رنگ را
از بندگی تو نظر استفادت است
فعل تو سال و مه همه خیرست و مردمی
قول تو روز و شب همه درس وافادت است
مختل شدست حال دعاگوی دولتت
وین اختلال روز به روزش زیادت است
فرموده‌ای که مشکل تو سهل می‌شود
سهل است اگر چنانچه شما را ارادت است
اما به پیش مردم این عصر گوییا
تدبیر کار اهل هنر خرق عادت است
از هر چه می‌دهند به من فکر کرده‌ام
آسان‌تر و مفیدتر آن اجادت است
بارای خود بگو که در دفع نقل من
جلدی کند که عادت رایت جلادت است
یک قافیه درین سخن از دال خالی است
و آن نیز بر ملالت طبعم دلالت است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1392/02/12 14:05
جهان

فرموده‌ای که مشکل تو سهل می‌شود
سهل است اگر چنانچه شما را ارادت است