غزل شمارهٔ ۷۰
باز جانم، هدف تیر کمان ابرویی است
که کمان غم عشقش، نه به هر بازویی است
دل من، تافته طره مشکین زلفی است
جانم آویخته سلسله گیسویی است
همه در طره و گیسو نتوان پیچیدن
کانچه من دیدهام از ملک جمالش، مویی است
هر زمان حسن تو را، جلوه و رویی دگر است
لاجرم در صفتش، هر سخنم را رویی است
میکنی ناز به ابروی و بلی، ناز، رسد
به همه روی، کسی را، که چنان ابرویی است
به تماشا، تو مپندار که در چشم من است
هر کجا برگ گلی تازه و تر بر جویی است
اگر ای دل، به غم آباد بلایی برسی
خانه در کوی رضا جوی، که ایمن کویی است
اندرین راه، بلا نیست ملامت سلمان
وین بلا آمده بر جان تو از هر سویی است
غزل شمارهٔ ۶۹: حلقه زلف تو، سرمایه هر سودایی است غزل شمارهٔ ۷۱: جان من میرقصد از شادی، مگر یار آمدهست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز جانم، هدف تیر کمان ابرویی است
که کمان غم عشقش، نه به هر بازویی است
هوش مصنوعی: عزیزم، عاشقانهام، هدف تیر کمان ابروی توست که اندوهی که از عشق تو در دل دارم، به راحتی با هر کسی تحمل نمیشود.
دل من، تافته طره مشکین زلفی است
جانم آویخته سلسله گیسویی است
هوش مصنوعی: دل من مانند رشتهای از تارهای مشکی زلفی است و جانم به این رشته گیسو آویزان است.
همه در طره و گیسو نتوان پیچیدن
کانچه من دیدهام از ملک جمالش، مویی است
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند زیبایی را تنها در مو و گیسوان ببیند، زیرا آنچه من از جذابیت او دیدهام، فقط یک رشته مو است.
هر زمان حسن تو را، جلوه و رویی دگر است
لاجرم در صفتش، هر سخنم را رویی است
هوش مصنوعی: هر لحظه زیبایی تو، شکل و صورت تازهای دارد و به همین دلیل در توصیف آن، هر بار کلامم حالتی متفاوت میگیرد.
میکنی ناز به ابروی و بلی، ناز، رسد
به همه روی، کسی را، که چنان ابرویی است
هوش مصنوعی: تو با ناز و عشوه به ابروی خود میکنی، و واقعاً این ناز به صورت همه افراد میرسد، اما برای کسی که ابرویی به زیبایی تو دارد، این ناز خاص و جذابتر است.
به تماشا، تو مپندار که در چشم من است
هر کجا برگ گلی تازه و تر بر جویی است
هوش مصنوعی: به تماشا نگاه نکن که در چشمان من خبر از زیبایی و تازگی است؛ بلکه هر جا که گلی تازه و شاداب پیدا کنی، این شگفتی در آنجا وجود دارد.
اگر ای دل، به غم آباد بلایی برسی
خانه در کوی رضا جوی، که ایمن کویی است
هوش مصنوعی: اگر ای دل، به سختیها و غمها برسی، در کوی رضایت و خوشنودی، منزل بگزی که آنجا مکانی امن و آسوده است.
اندرین راه، بلا نیست ملامت سلمان
وین بلا آمده بر جان تو از هر سویی است
هوش مصنوعی: در این مسیر، سلمان را نمیتوان سرزنش کرد، زیرا این درد و رنج بر زندگی تو از هر طرف نازل شده است.