غزل شمارهٔ ۶
زان پیش کاتصال بود خاک و آب را
عشق تو خانه ساخته بود این خراب را
مهر رخت ز آب و گل ما شد آشکار
پنهان به گل چگونه کنند آفتاب را؟
تا کفر و دین شود، همه یک روی و یک جهت
بردار یک ره از طرف رخ حجاب را
عکس رخت چو مانع دیدار میشود
بهر خدا چه میکند آن رخ نقاب را
بر ما کشید خط خطا مدعی و ما
خط در کشیدهایم، خطا و صواب را
فردا که نامه عملم را کنند عرض
روشن کنم به روی تو یک یک حساب را
یک شب خیال چشم تو دیدیم ما به خواب
زان شب دگر به چشم ندیدیم خواب را
بیوصل تو دو کون، سرابی است پیش ما
در پیش ما چه آب بود خود سراب را؟
سلمان به خاک کوی تو، تا چشم باز کرد
یکبارگی ز دیده بینداخت آب را
غزل شمارهٔ ۵: مگسوار از سر خوان وصال خود مران ما را غزل شمارهٔ ۷: نظری نیست، به حال منت ای ماه، چرا؟
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان پیش کاتصال بود خاک و آب را
عشق تو خانه ساخته بود این خراب را
هوش مصنوعی: قبل از اینکه خاک و آب به هم بپیوندند، عشق تو باعث شده بود که این ویرانه خانهای برای خود بسازد.
مهر رخت ز آب و گل ما شد آشکار
پنهان به گل چگونه کنند آفتاب را؟
هوش مصنوعی: نقش زیبایی تو از وجود ما نمایان شده است. چگونه میتوانند آفتاب را در دل گلی پنهان کنند؟
تا کفر و دین شود، همه یک روی و یک جهت
بردار یک ره از طرف رخ حجاب را
هوش مصنوعی: زمانی که کفر و دین یکسان شوند، همه باید با هدفی واحد و در یک جهت حرکت کنند و پردهای که بین چهرههاست را کنار بزنند.
عکس رخت چو مانع دیدار میشود
بهر خدا چه میکند آن رخ نقاب را
هوش مصنوعی: وقتی که چهرهات مانع دیدن میشود، برای خدا آن نقاب چه فایدهای دارد؟
بر ما کشید خط خطا مدعی و ما
خط در کشیدهایم، خطا و صواب را
هوش مصنوعی: مدعی در مورد ما اشتباهاتی کرده و ما به جای او، مسیر درست و غلط را مشخص کردهایم.
فردا که نامه عملم را کنند عرض
روشن کنم به روی تو یک یک حساب را
هوش مصنوعی: فردا زمانی که نتیجه اعمال من به نمایش گذاشته شود، میخواهم همه حسابها را به وضوح و بسادگی برای تو توضیح دهم.
یک شب خیال چشم تو دیدیم ما به خواب
زان شب دگر به چشم ندیدیم خواب را
هوش مصنوعی: در یک شب تصویری از چشمان تو را در خواب مشاهده کردیم، اما از آن شب به بعد دیگر خواب را در چشمان خود ندیدیم.
بیوصل تو دو کون، سرابی است پیش ما
در پیش ما چه آب بود خود سراب را؟
هوش مصنوعی: بدون وصل تو، زندگی ما به مانند سرابی است که هیچ حقیقتی ندارد. در حقیقت، در برابر ما چه آب واقعی وجود دارد وقتی که خود این سراب هم تنها یک توهم است؟
سلمان به خاک کوی تو، تا چشم باز کرد
یکبارگی ز دیده بینداخت آب را
هوش مصنوعی: سلمان در کنار خانهات، به محضی که چشمش را باز کرد، ناگهان اشکی از چشمانش ریخت.
حاشیه ها
1393/03/29 01:05
مهرنوش
بیت هفتم: زان چشم--> زان شب
1394/07/03 08:10
علی
اصل بیت هفتم :=> یک شب خیال چشم تودیدیم به خواب
/زان شب، دگر به چشم ندیدیم خواب را
1398/09/18 14:12
در بیت یک شب خیال تو دیدم----تغییرات اساسی لازم است.با با نسخ معتبر مقابله شود
1398/10/17 00:01
مهدی قناعت پیشه
کشد خط خطا مدعی چون بعشق ما
کشیم ما بخطا چرا عشق خویش را
کشد چون خط خطا ره ثواب خدا
خط کشیدهایم چرا، خطا و صواب ما
1399/10/17 08:01
سیمین م
یک شب خیال چشم تو دیدیم ما به خواب
زان شب دگر به چشم ندیدیم خواب را