گنجور

غزل شمارهٔ ۵

مگس‌وار از سر خوان وصال خود مران ما را
نه مهمان توام آخر بخوان روزی بخوان ما را
کنار از ما چه می‌جویی میان بگشاد می، بنشین
به اقبالت مگر کاری برآید زین میان ما را
از آنم قصد جان کردی که من برگردم از کویت
« معاذا الله» که برگردم چه گردانی به جان ما را
تو زوری می‌کنی بر ما و ما خواهیم جورت را
کشیدن چون کمان تا هست پی بر استخوان ما را
رقیبان در حق ما بد همی گویند و کی هرگز
توانند از نکو رویان جدا کردن بدان ما را
چو اجزای وجود ما مرکب شد ز سودایت
چه غم گر چون قلم گیرند مردم بر زبان مارا
قیامت باشد آن روزی که بر سوی تو چون نرگس
ز خواب خوش بر انگیزند مست و سرگران مارا
نشان آب حیوان کز دهان خضر می‌جستم
دهانت می‌دهد اینک به زیر لب نشان مارا
بیا سلمان بیا تا سر کنیم اندر سر کارش
کزین خوشتر سر و کاری نباشد در جهان ما را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مگس‌وار از سر خوان وصال خود مران ما را
نه مهمان توام آخر بخوان روزی بخوان ما را
هوش مصنوعی: مانند مگس از سر سفره‌ی وصال خود ما را دور مکن. ما که مهمان توایم، روزی ما را بخوان.
کنار از ما چه می‌جویی میان بگشاد می، بنشین
به اقبالت مگر کاری برآید زین میان ما را
هوش مصنوعی: چرا به دنبال چیزی در کنار ما هستی؟ بیخیال، بنشین و نگاهی به آینده‌ات بینداز، شاید از این دیدار کاری برایت به بار آورد.
از آنم قصد جان کردی که من برگردم از کویت
« معاذا الله» که برگردم چه گردانی به جان ما را
هوش مصنوعی: من به خاطر تو قصد جان کردم، اما به هیچ وجه نمی‌توانم از کوی تو برگردم. خدا را شکر، هرگز به آن فکر نمی‌کنم که از تو دور شوم؛ چون اگر برگردم، جان ما چه سرنوشتی خواهد داشت؟
تو زوری می‌کنی بر ما و ما خواهیم جورت را
کشیدن چون کمان تا هست پی بر استخوان ما را
هوش مصنوعی: تو به ما فشار می‌آوری، اما ما هم قادر خواهیم بود که این فشار را تحمل کنیم، مانند کمانی که برای تیراندازی کشیده می‌شود، ما زیر بار سختی‌های تو خواهیم ایستاد.
رقیبان در حق ما بد همی گویند و کی هرگز
توانند از نکو رویان جدا کردن بدان ما را
هوش مصنوعی: رقیبان در مورد ما بدگویی می‌کنند، اما آنها هرگز نمی‌توانند ما را از افرادی که خوب و زیبا هستند جدا کنند.
چو اجزای وجود ما مرکب شد ز سودایت
چه غم گر چون قلم گیرند مردم بر زبان مارا
هوش مصنوعی: وقتی که وجود ما از خواسته‌ها و آرزوها تشکیل شده است، دیگر چه غمی دارد اگر مردم درباره ما صحبت کنند و نظرات خود را بیان کنند؟
قیامت باشد آن روزی که بر سوی تو چون نرگس
ز خواب خوش بر انگیزند مست و سرگران مارا
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که مانند نرگس، ما را از خواب خوش بیدار می‌کنند و در آن حال، مست و گیج به سمت تو خواهیم رفت.
نشان آب حیوان کز دهان خضر می‌جستم
دهانت می‌دهد اینک به زیر لب نشان مارا
هوش مصنوعی: علامت آب حیات که از دهان خضر می‌جستم، اکنون دهان تو نشان ما را زیر لب می‌دهد.
بیا سلمان بیا تا سر کنیم اندر سر کارش
کزین خوشتر سر و کاری نباشد در جهان ما را
هوش مصنوعی: بیایید، سلمان، تا با هم در این کار مشغول شویم، زیرا هیچ کاری در دنیا برای ما دلپذیرتر از این نخواهد بود.

حاشیه ها

1393/03/29 01:05
مهرنوش

بیت دوم لطفا: بگشاد می--> بگشا دَمی

1393/03/29 01:05
مهرنوش

بیت هفتم، مصرع دوم ایراد وزنی دارد.

1396/02/03 03:05
سورنا

مصرع دوم بیت هفتم سرگران درست است به معنی مست و مغرور
قیامت باشد آن روزی که بر سوی تو چون نرگس
ز خواب خوش بر انگیزند مست و سرگران مارا