گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰

خسته‌ام ای یارو ندارم، طبیب
هیچ طبیبی نبودچون حبیب
آه! که بیمار غمت، عرض حال
کر دو نفر مود جوابی، طبیب
یک هوسم هست، که در پای تو
جان بدهم، کوری چشم رقیب
می‌سپرم راه هوایت، به سر
این ادب آن نیست، که داند، ادیب
عاشق مسکین، که غریب است و زار
گر بنوازیش، نباشد غریب
طالب وصل توام، اما چه سود
سعی تو چو سلمان نباشد، نصیب
تا ز در بسته نگردد ملول
« نصر من الله و فتح قریب»

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خسته‌ام ای یارو ندارم، طبیب
هیچ طبیبی نبودچون حبیب
هوش مصنوعی: خسته‌ام دوست، هیچ پزشکی نیست که حال مرا درک کند و درمان کند، مثل آن کسی که عزیز و محبوب من است.
آه! که بیمار غمت، عرض حال
کر دو نفر مود جوابی، طبیب
هوش مصنوعی: آه! کسانی که به خاطر غم تو مبتلا به درد و رنج شدند، درخواستی برای درمان دارند، ای پزشک!
یک هوسم هست، که در پای تو
جان بدهم، کوری چشم رقیب
هوش مصنوعی: یک آرزویی دارم که جانم را در پای تو فدای تو کنم و فقط برای این که رقیب‌هایت نابینا شوند.
می‌سپرم راه هوایت، به سر
این ادب آن نیست، که داند، ادیب
هوش مصنوعی: من راه عشق تو را به خوبی می‌سپارم، اما این کار از عهدهٔ کسی برمی‌آید که به فهم و دانش واقعی رسیده باشد.
عاشق مسکین، که غریب است و زار
گر بنوازیش، نباشد غریب
هوش مصنوعی: عاشق بیچاره‌ای که در تنهایی و ناراحتی به سر می‌برد، اگر تو با محبت به او توجه کنی، دیگر احساس تنهایی نمی‌کند.
طالب وصل توام، اما چه سود
سعی تو چو سلمان نباشد، نصیب
هوش مصنوعی: من به دنبال وصال تو هستم، ولی چه فایده‌ای دارد تلاش من وقتی که سلمان در دسترس نباشد تا سهمی به من بدهد.
تا ز در بسته نگردد ملول
« نصر من الله و فتح قریب»
هوش مصنوعی: تا وقتی در بسته است، ناامید نشوید؛ به زودی پیروزی و یاری الهی خواهد آمد.

حاشیه ها

1392/05/25 04:07
علی سوا

با سلام و خسته نباشید.
بیت اول: "یارو" = "یار و" --- "نبودچون" = "نبود چون"
بیت دوم مصرع دوم: "کر دو نفر مود" = "کرد و نفرمود"
در ضمن مصرع دوم بیت ششم با وزن شعر هماهنگ نیست ظاهراً اشتباه نوشته شده.

درود
در ادامه سخنان دوست عزیز قبل باید گفت بیت شش مصرع دوم به صورت زیر است:
سعی تو سلمان چو نباشد، نصیب

منبع نظر بنده کلیات سلمان از عباسعلی وفایی

1398/10/30 20:12
هادی

از لب مجنون بشنو راز عشق
حالت عاشق چه داند لبیب
..
این بیت بیت پنجم غزل است و درین جا از قلم افتاده ... منبع هم دیوان سلمان ساوجی به مقدمه و تصحیح ابوالقاسم حالت است. صفحه 374

1398/10/30 20:12
هادی

یک بیت هشتم هم دارد که آن هم اینجا از قلم افتاده
گر طلبی ورنه نخواهد شدن
بهر کم و بیش نصیبت نصیب
منبع همان نسخه ابوالقاسم حالت