گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸

از لب لعل توام، کار به کام است، امشب
دولتم بنده و اقبال، غلام است، امشب
آسمان گو بنشان، مشعله ماه تمام
که زمین را مه روی تو، تمام است، امشب
باده در دین من امروز، حلال است، حلال
خواب، در چشم من ای بخت، حرام است، امشب
برو ای قافله صبح! مزن دم کانجا
آفتابی است که در پرده شام است، امشب
شمع بین، سوخته آتش و او مرده شمع
گوییا عاشق ازین هردو، کدام است امشب
اثر عکس لب توست، درون می‌ ناب
که صفایی عجب، اندر دل جام است، امشب
من هوای حرم کعبه ندارم، که مرا
عرفات سر کوی تو مقام است، امشب
حاشدت را که چو عودست بر آتش، سلمان
گو همی سوز، که سودای تو خام است امشب

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از لب لعل توام، کار به کام است، امشب
دولتم بنده و اقبال، غلام است، امشب
هوش مصنوعی: لب‌های خوش‌رنگ و زیبا تو باعث خوشبختی و سرخوشی من شده است. امشب احساس می‌کنم که تمام ثروت و موفقیت به خدمت من درآمده‌اند و بنده خوشبختی‌ام.
آسمان گو بنشان، مشعله ماه تمام
که زمین را مه روی تو، تمام است، امشب
هوش مصنوعی: ای آسمان، مهتاب را آرام کن و بر افروز، زیرا زمین به زیبایی چهره تو روشن است و امشب همه چیز درخشان و دل‌انگیز است.
باده در دین من امروز، حلال است، حلال
خواب، در چشم من ای بخت، حرام است، امشب
هوش مصنوعی: امروز نوشیدن شراب در باور من آزاد است، اما خواب و استراحت امشب در نظر من، ممنوع و ناپسند به نظر می‌رسد.
برو ای قافله صبح! مزن دم کانجا
آفتابی است که در پرده شام است، امشب
هوش مصنوعی: برو ای کاروان صبح! نزن زنگ‌های خود را، زیرا اینجا شب است و آفتابی که در پرده شب قرار دارد.
شمع بین، سوخته آتش و او مرده شمع
گوییا عاشق ازین هردو، کدام است امشب
هوش مصنوعی: شمع را ببین که در آتش سوخته و شمع دیگری نیز خاموش شده است. این نشان می‌دهد که گویا در این شب، عاشق از بین این دو سوختگی، کدام یک است.
اثر عکس لب توست، درون می‌ ناب
که صفایی عجب، اندر دل جام است، امشب
هوش مصنوعی: عکس لب تو درون شراب ناب تأثیرگذار است و امروز در دل جام، زیبایی عجیبی وجود دارد.
من هوای حرم کعبه ندارم، که مرا
عرفات سر کوی تو مقام است، امشب
هوش مصنوعی: من دلم برای حرم کعبه تنگ نیست، چون امشب در فضایی که هستم، در کنار تو مانند عرفات برایم مقام و جایگاه ویژه‌ای دارد.
حاشدت را که چو عودست بر آتش، سلمان
گو همی سوز، که سودای تو خام است امشب
هوش مصنوعی: دوست عزیز، حاشیه‌ات که مانند عود است و در آتش می‌سوزد، سلمان می‌گوید که تو هم باید بسوزی، چرا که خواسته و عشق تو هنوز کامل نشده است. امشب، این احساسات را باید بپذیری.

حاشیه ها

1393/02/13 21:05
شاهین خراسانی

دولتم بنده و اقبال، غلام است، امشب

1393/03/15 05:06
مهرنوش

"حاشدت" چیه در بیت آخر؟!

1393/03/16 09:06
رسته

بیت آخر
غلط : حاشد
درست : حاسد