غزل شمارهٔ ۲۵۰
ای صبا برخیز و کوی دلستان ما بپرس
جان ما آنست، حال جان ما آنجا بپرس
اندک اندک پیش رو، وآن جان بیمار مرا
زیر لب بسیار بسیار از زبان ما بپرس
خفته است آن نرگس بیمار و ابرو بر سرش
حال بیماران ز جان ناتوان ما بپرس
انحرافی در مزاج مستقیم سرو ماست
گوییا چون است سرو بوستان ما، بپرس
رنگ رویم کرد پیدا رنج پنهان، ای طبیب!
رنگ ما را بین و از رنج نهان ما بپرس
شمع سان دارم سری بیآنکه باشد درد سر
قصه ما یک یک از اشک روان ما بپرس
کار ما عشق است و آنگه عقل سعیی میکند
عقل را باری چه کار اندر میان ما بپرس
اینکه میگویی: چرا سلمان جهان و جان بباخت؟
در سخن یک بار از آن جان و جهان ما بپرس
غزل شمارهٔ ۲۴۹: در زلف خویش پیچ و ازو حال ما بپرسغزل شمارهٔ ۲۵۱: ما از در او دور و چنین بر در و بامش
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای صبا برخیز و کوی دلستان ما بپرس
جان ما آنست، حال جان ما آنجا بپرس
هوش مصنوعی: ای نسیم سحری، بلند شو و به دیار دلانگیز ما برو. از حال ما بپرس که جان ما در آنجا است و دلباختگیام را به آن بگو.
اندک اندک پیش رو، وآن جان بیمار مرا
زیر لب بسیار بسیار از زبان ما بپرس
هوش مصنوعی: کم کم به جلو بیا، و از زبان ما بارها و بارها درباره این جان بیمار من سؤالاتی بپرس.
خفته است آن نرگس بیمار و ابرو بر سرش
حال بیماران ز جان ناتوان ما بپرس
هوش مصنوعی: نرگس بیمار در خواب است و ابرویش در حالت خاصی قرار دارد. از حال و احوال ما که به خاطر ناتوانی جان در رنج هستیم، بپرس.
انحرافی در مزاج مستقیم سرو ماست
گوییا چون است سرو بوستان ما، بپرس
هوش مصنوعی: سروهای باغ ما به طرز خوبی رشد کردهاند و نشاندهندهی سلامت خاصی هستند. به نظر میرسد که ویژگیهای منحصر به فردی دارند که میتوان راجع به آنها بیشتر صحبت کرد.
رنگ رویم کرد پیدا رنج پنهان، ای طبیب!
رنگ ما را بین و از رنج نهان ما بپرس
هوش مصنوعی: چهرهام نشاندهنده دردها و رنجهای پنهانم است، ای پزشک! به چهرهام نگاهی بینداز و از دردی که در درونم دارم بپرس.
شمع سان دارم سری بیآنکه باشد درد سر
قصه ما یک یک از اشک روان ما بپرس
هوش مصنوعی: من همچون شمعی روشن هستم، بدون اینکه دردی برای من ایجاد کند. میتوانید داستان ما را از اشکهای ما بپرسید.
کار ما عشق است و آنگه عقل سعیی میکند
عقل را باری چه کار اندر میان ما بپرس
هوش مصنوعی: ما در دل عاشقانهایم و عقل برای تلاش و کوشش تلاش میکند. حالا از عقل بپرس که در این عشق چه نقشی دارد.
اینکه میگویی: چرا سلمان جهان و جان بباخت؟
در سخن یک بار از آن جان و جهان ما بپرس
هوش مصنوعی: نپرس چرا سلمان جان و دنیا را فدای عشق کرد، بلکه از خودمان بپرسیم که آن عشق و اهمیت آن چگونه است که چنین قربانیهایی را ارزشمند میسازد.
حاشیه ها
1388/08/17 00:11
mareshtani
beide akhir
---
پاسخ: با تشکر، «سخن» با «یک سخن» جایگزین شد.