غزل شمارهٔ ۲۳۶
ای عمر باز رفته، نمیآیی از سفر
وی بخت خفته، هیچ نداری ز ما خبر
ما همچنان خیال تو داریم، در دماغ
ما همچنان جمال تو داریم، در نظر
از بوی تو هنوز نسیم است با صبا
وز روی تو هنوز نشانی است در قمر
سر میزنیم بر در سودای وصل و هیچ
از سر خیال وصل نخواهد شدن به در
دل رفت و عمر رفت و روان رفت و بعد ازین
ماییم و آه سرد و لب خشک و چشم تر
رفتی و در پی تو نه تنها دل است و بس
جان عزیز نیز روان است، بر اثر
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای عمر باز رفته، نمیآیی از سفر
وی بخت خفته، هیچ نداری ز ما خبر
هوش مصنوعی: ای عمر که از دست رفته و به سفری رفتهای، هرگز به سوی ما بر نمیگردی و در خواب غفلت فرورفتهای؛ هیچ خبری از ما نداری.
ما همچنان خیال تو داریم، در دماغ
ما همچنان جمال تو داریم، در نظر
هوش مصنوعی: ما هنوز به یاد تو هستیم و در ذهنمان همیشه تصویر زیبایی تو وجود دارد.
از بوی تو هنوز نسیم است با صبا
وز روی تو هنوز نشانی است در قمر
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی هنوز عطر تو را با خود دارد و ماه هم هنوز نشانهای از تو به همراه دارد.
سر میزنیم بر در سودای وصل و هیچ
از سر خیال وصل نخواهد شدن به در
هوش مصنوعی: ما به امید رسیدن به وصال، به در میرویم، اما هیچکدام از این آرزوها به واقعیت نخواهد پیوست.
دل رفت و عمر رفت و روان رفت و بعد ازین
ماییم و آه سرد و لب خشک و چشم تر
هوش مصنوعی: دل و عمر و جان ما همه از دست رفت، و اکنون تنها ما هستیم با اندوهی عمیق، لبهایی خشک و چشمانی پر از اشک.
رفتی و در پی تو نه تنها دل است و بس
جان عزیز نیز روان است، بر اثر
هوش مصنوعی: تو رفتی و تنها دل من نمیتپد، بلکه جان عزیزم نیز به خاطر تو به درد آمده است.
حاشیه ها
1398/08/20 17:11
علی جلالی
با توجه به وزن و معنای شعر، به نظر می رسد در مصرع دوم، کلمه دوم باید «بخت» باشد که اشتباه نوشته شده است.