گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳

چشمم از پرتو خورشید رخت، گیرد آب
رویت از آتش اندیشه دل یابد تاب
چشم مست تو که بر هر طرفی، می‌افتد
بر من افتاد، زمستی و مرا کرد خراب
با خیال تو مرا، خواب نیاید در چشم
کو خیالت که طلب می‌کندش، دیده در آب
اگر از دیده تو را رغبت خواب است، مگر
آب او ریزی وزین بخت، کنی خواهش آب
به تمنای لب لعل تو گردد، بر کف
آتشین جان رسانیده به لب، جام شراب
چون ترا شمع صفت، با همه کس رویی هست
من که پروانه‌ام ای شمع! ز من روی متاب
چون نه از آب و گلی، بلکه همه جان و دلی
که گر از ماء و ترابی، پس ازین ما و تراب
دیگران را هوس جنت اگر می‌باشد
روضه جنت سلمان در توست، از همه باب

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشمم از پرتو خورشید رخت، گیرد آب
رویت از آتش اندیشه دل یابد تاب
هوش مصنوعی: چشمانم از نور خورشید تو پر می‌شود و زیبایی‌ات مانند آتش درونم را گرم و روشن می‌کند.
چشم مست تو که بر هر طرفی، می‌افتد
بر من افتاد، زمستی و مرا کرد خراب
هوش مصنوعی: چشم زیبا و مست تو که به هر سمتی می‌نگرد، بر من افتاد و من را به شدت تحت تأثیر قرار داد و خراب کرد.
با خیال تو مرا، خواب نیاید در چشم
کو خیالت که طلب می‌کندش، دیده در آب
هوش مصنوعی: با تصور تو، خواب به چشمم نمی‌آید. چون چشمانم به دنبال خیالت است که آن را از عمق آب می‌طلبد.
اگر از دیده تو را رغبت خواب است، مگر
آب او ریزی وزین بخت، کنی خواهش آب
هوش مصنوعی: اگر خواب تو را به خود جلب کرده و نمی‌توانی از آن دل بکنی، پس بگذار دیگران به جای تو به آب بپردازند و تو فقط خواسته خود را دنبال کن.
به تمنای لب لعل تو گردد، بر کف
آتشین جان رسانیده به لب، جام شراب
هوش مصنوعی: عشق و اشتیاق به زبان شیرین و دلنشین تو باعث شده که جانم به لب برسد و در این حال، از شوق به تو، مانند آتش سوزان خود را به نوشیدن جام شراب نزدیک کنم.
چون ترا شمع صفت، با همه کس رویی هست
من که پروانه‌ام ای شمع! ز من روی متاب
هوش مصنوعی: وقتی تو مانند شمع می‌تابی و با همه ارتباط داری، من که پروانه‌ام از تو می‌خواهم که بر من بی‌توجهی نکنی و دور نشوی.
چون نه از آب و گلی، بلکه همه جان و دلی
که گر از ماء و ترابی، پس ازین ما و تراب
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که چون ما از آب و خاک نیستیم و تمام وجود و روح ما از یک چیز دیگر است، اگر از آب و خاک باشیم، پس این ما و خاک نمی‌توانیم ادامه دهیم. یعنی ما فراتر از مادیات هستیم و به عمق وجود خود اشاره دارد.
دیگران را هوس جنت اگر می‌باشد
روضه جنت سلمان در توست، از همه باب
هوش مصنوعی: اگر دیگران بهشت را می‌خواهند، به یاد داشته باشند که بهشت سلمان در وجود توست و تو از همه درها به آن دسترسی داری.