غزل شمارهٔ ۲۲۵
بگو ای ماه تا ساقی ز می مجلس بیاراید
که خورشید جهانآرا به دولتخانه میآید
به بستان رو به پیروزی دمی تا باد نوروزی
به بوی زلف مشکین تو عنبر بر سمن ساید
ز راه موکبت نرگس، به چشمان خار برچیند
ز باد دامنت نسرین، به عارض گرد بزداید
همایون گلشنی کانجا ازین ماهی کند منزل
مبارک روضهای کان را چنین سروی بیاراید
خیال سرو بالایت در آب و گل نمیگنجد
مقام و منزل جانان به غیر از دل نمیشاید
خنک بادی که از خاک سر کوی تو بر خیزد
خوشا جانی کز انفاس خوشش جانی بیاساید
سری دارم به سودای تو مستغنی ز هر بابی
که غیر از درگه وصل تو هیچش در نمیباید
سر شوریده را سلمان از آن رو مینهد بر کف
که در پایش کشد چون زلف اگر تشریف فرماید
در آن مجلس که چشم یار جام حسن گرداند
کسی گر باده پیماید حقیقت باد پیماید
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بگو ای ماه تا ساقی ز می مجلس بیاراید
که خورشید جهانآرا به دولتخانه میآید
هوش مصنوعی: ای ماه، بگو به ساقی که شراب را در مجلس بیاراید، چون خورشید زیبا و روشنیبخش به محل زندگی و سلطنت میآید.
به بستان رو به پیروزی دمی تا باد نوروزی
به بوی زلف مشکین تو عنبر بر سمن ساید
هوش مصنوعی: به باغ و بستان برو و لذت ببر، چرا که بادی معطر به عطر زلفهای مشکین تو، بوی خوشی را بر گلهای سمن مینشاند.
ز راه موکبت نرگس، به چشمان خار برچیند
ز باد دامنت نسرین، به عارض گرد بزداید
هوش مصنوعی: از راهی که گل نرگس تو را میآراید، خارها را از چشمانت میزدایند و از بادی که دامن تو را به خود میپیچد، گلهای نسرین گرد و غبار را از چهرهات میزدایند.
همایون گلشنی کانجا ازین ماهی کند منزل
مبارک روضهای کان را چنین سروی بیاراید
هوش مصنوعی: در اینجا به مکانی زیبا و خوشبو اشاره شده که وجود یک گل تازه و زیبا، فضایی دلنشین و دلپذیر به آن بخشیده است. این مکان به مثابه یک باغ خوشبو و دلانگیز است که با زیباییاش، روح و دل هر بینندهای را شاد میکند.
خیال سرو بالایت در آب و گل نمیگنجد
مقام و منزل جانان به غیر از دل نمیشاید
هوش مصنوعی: تصور زیبایی و لطافت تو در دنیای مادی نمیگنجد و مقام و منزلت محبوب فقط در دل جا دارد و بس.
خنک بادی که از خاک سر کوی تو بر خیزد
خوشا جانی کز انفاس خوشش جانی بیاساید
هوش مصنوعی: خنک نسیم >::ی که از زمین نزدیک کوی تو بلند میشود. خوش به حال کسی که با عطر خوش این باد، روحش آرامش یابد.
سری دارم به سودای تو مستغنی ز هر بابی
که غیر از درگه وصل تو هیچش در نمیباید
هوش مصنوعی: من ذهنی پر از آرزوهای تو دارم و به هیچ چیز دیگری نیاز ندارم، چرا که جز درگاه وصالت، هیچ چیزی برایم اهمیت ندارد.
سر شوریده را سلمان از آن رو مینهد بر کف
که در پایش کشد چون زلف اگر تشریف فرماید
هوش مصنوعی: سلمان سر خود را به زمین میگذارد تا اگر در برابرش زنی چون زلفش بیاید، به جای او زانو بزند و احترام بگذارد.
در آن مجلس که چشم یار جام حسن گرداند
کسی گر باده پیماید حقیقت باد پیماید
هوش مصنوعی: در آن دورهمی که معشوق زیبایی و جلوهگری میکند، اگر کسی شراب بنوشد، در واقع به حقیقت و واقعیت زندگی پی برده است.
حاشیه ها
1388/08/15 22:11
mareshtani
m1 b5(khejal)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1401/05/29 19:07
سعید
باد پیمودن مانند نقش بر آب زدن یا آب در هاون کوبیدن و ... یادآور کاری عبث و بیهوده انجام دادن است
سلمان در این بیت:
در آن مجلس که چشم یار جام حُسن گرداند
کسی گر باده پیماید حقیقت باد پیماید
باد پیمائی را در کنار باده پیمائی در یک مصرع با هم آورده و به زیبایی این بیت افزوده است.