غزل شمارهٔ ۱۹۶
آنها که مقیمان خرابات مغانند
ره جز به در خانه خمّار ندانند
من بنده رندان خرابات مغانم
کایشان همه عالم به پشیزی نستانند
سر حلقه ارباب طریقت بهحقیقت
آن زنده دلانند که در ژنده نهانند
بسیار خیال خِرَد و دین مپز ای دل
کین هر دو به یک جرعه می خام نمانند
من جز به قدح برنکنم دیده، چو نرگس
فردا که ز خاک لحدم باز نشانند
گر خلق بر آنند که برانند ز شهرم
من نیز بر آنم که همه خلق برانند
ای کرده نهان رخ ز گران جانی اغیار
بنمای رخ از پرده که یاران نگرانند
نقش رخ خوبت نتوان خواند و رخت را
شرط ادب آن است که خود نقش نخوانند
روز رخ و زلف چو شبت پرده سلمان
بسیار دریدند و شب و روز درانند
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنها که مقیمان خرابات مغانند
ره جز به در خانه خمّار ندانند
هوش مصنوعی: آنهایی که در میخانهها و خرابات زندگی میکنند، به غیر از راهی که به خانهی میفروش (خمار) میرسد، راه دیگری را نمیشناسند.
من بنده رندان خرابات مغانم
کایشان همه عالم به پشیزی نستانند
هوش مصنوعی: من از پیروان آزاداندیشان و اهل خوشگذرانی هستم، زیرا آنها دنیا را بیارزش میدانند و به چیزهای ناچیز اعتنا نمیکنند.
سر حلقه ارباب طریقت بهحقیقت
آن زنده دلانند که در ژنده نهانند
هوش مصنوعی: در دل جمعی از رهبران معنوی، این افراد حقیقی و زنده دل وجود دارند که در لباسهای ساده و گمنام زندگی میکنند.
بسیار خیال خِرَد و دین مپز ای دل
کین هر دو به یک جرعه می خام نمانند
هوش مصنوعی: به خودت زحمت فکر کردن به مسائل کوچک و مادی و اعتقادات دینی را نده، چرا که این دو همواره در یک لحظه و به سرعت تغییر میکنند و ثبات ندارند.
من جز به قدح برنکنم دیده، چو نرگس
فردا که ز خاک لحدم باز نشانند
هوش مصنوعی: من فقط به جام می نگاه میکنم و چشم از آن برنمیدارم، مثل نرگس که فردا وقتی از خاک قبرم بیرون میآورند، دوباره به یاد میآورم.
گر خلق بر آنند که برانند ز شهرم
من نیز بر آنم که همه خلق برانند
هوش مصنوعی: اگر مردم بخواهند که من را از شهرم برانند، من هم تصمیم میگیرم که همه مردم را از شهرم برانم.
ای کرده نهان رخ ز گران جانی اغیار
بنمای رخ از پرده که یاران نگرانند
هوش مصنوعی: ای کسی که چهرهات را از دیدهی دیگران پنهان کردهای، چهرهات را نشان بده زیرا دوستان در نگرانی به سر میبرند.
نقش رخ خوبت نتوان خواند و رخت را
شرط ادب آن است که خود نقش نخوانند
هوش مصنوعی: ظاهر زیبا و دلنشین تو را نمیتوان به راحتی توصیف کرد و برای این که به خوبی این زیبایی را درک کنیم، لازم است که خود این زیبایی را بپذیریم و دربارهاش صحبت نکنیم.
روز رخ و زلف چو شبت پرده سلمان
بسیار دریدند و شب و روز درانند
هوش مصنوعی: روز و شب، هر دو به زیبایی و جذابیت چهره و موی تو مینگرند و به خاطر آن، پردههای زرق و برق را کنار زدهاند.
حاشیه ها
1392/09/14 00:12
درود
با تشکر از آقای حمیدرضا بیت ومصرع مورد نظر در غزل 248 سعدی به صورت زیر است:
کس نیست که پنهان نظری با تو ندارد
من نیز بر آنم که همه خلق بر آنند (حرف ب مفتوح است) ولی در بیت سلمان حرف ب مکسور است...
1392/09/14 00:12
درود
در بیت چهارم "مپز ای دل" صحیح است و فاصله رعایت نشده.
1392/09/14 10:12
امین کیخا
سرت سبز باد و تنت ارجمند منش برگذشته زه چرخ بلند