گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹۰

هر شب این اندیشه در بر غنچه را دل خون کند
کز دل آخر چون جمالت روی گل بیرون کند
تا ببندد خواب نرگس تا گشاید کار گل
گاه مرغ افسانه خواند گاه باد افسون کند
از صبا روی صحاری خنده چون لیلی کند
وز هوا ابر بهاری گریه چون مجنون کند
زلف مشکین حلقه شب را بیندازد فلک
با جمال طلعت خورشید رو افزون کند
باد بر بوی نسیم زلف سنبل در ختن
نافه را چندان دهد دم، تا جگر پر خون کند
لاله نعمان نشان جام کیخسرو دهد
نرگس رعنا خیال تاج افریدون کند
لاله همچون من دلی در اندرون دارد سیه
آن چه بینی کو به ظاهر گونه را گلگون کند
باد سوسن را زبانی گربه آزادی نداد
بی‌زبانی وین همه آزادی از وی چون کند
ساقی آن می ده که عکس او به عکس آفتاب
صبحدم خون شفق در دامن گردون کند
سوی میدان بر، کمیتی را که صبح از نسبتش
بر سواد خیل لیل از نیم شب شبخون کند
بلبل و گل ساختند از نو نوای برگ و عیش
هرکه را برگ و نوایی هست عیش اکنون کند
ای بهار عالم جان جلوه‌ای کن تا رخت
ارغوان و لاله بر حسن خود مفتون کند
در هوای عارضت عنبر همی ساید نسیم
تا به خط عنبرین اوراق را مشحون کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر شب این اندیشه در بر غنچه را دل خون کند
کز دل آخر چون جمالت روی گل بیرون کند
هوش مصنوعی: هر شب این فکر از دل مرا به شدت غمگین می‌کند که وقتی روزی زیبایی‌ات از دل خود بیرون آید، چه حال و روزی خواهم داشت.
تا ببندد خواب نرگس تا گشاید کار گل
گاه مرغ افسانه خواند گاه باد افسون کند
هوش مصنوعی: شکوفه‌های نرگس خوابیده‌اند تا کار شکفتن گل آغاز شود. گاه، پرنده‌ای داستان‌هایی را می‌خواند و در زمان دیگری، باد جادو می‌کند.
از صبا روی صحاری خنده چون لیلی کند
وز هوا ابر بهاری گریه چون مجنون کند
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی به سرزمین‌های خشک و سوت و کوری شادابی و خنده می‌بخشد، مانند لیلی که با زیبایی‌اش دل‌ها را شاد می‌کند. و در عوض، ابرهای بهاری با بارش‌هایشان غم‌انگیز و مانند مجنون اشک می‌ریزند.
زلف مشکین حلقه شب را بیندازد فلک
با جمال طلعت خورشید رو افزون کند
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که شب با زلف‌های مشکی‌اش بر آسمان سایه می‌افکند و در عوض، زیبایی چهره خورشید این تاریکی را روشن‌تر می‌کند.
باد بر بوی نسیم زلف سنبل در ختن
نافه را چندان دهد دم، تا جگر پر خون کند
هوش مصنوعی: باد به قدری بوی خوش و نازک زلف سنبل را در شهر ختن پخش می‌کند که جان را به شدت می‌آزارد و دل عاشق را پر از التهاب و درد می‌سازد.
لاله نعمان نشان جام کیخسرو دهد
نرگس رعنا خیال تاج افریدون کند
هوش مصنوعی: لاله‌ای که در دشت می‌روید، نشانه‌ای از جمال و زیبایی کیخسرو است. همچنین، نرگس زیبای دیگر، احساس و خیالی از تاج افریدون را در ذهن می‌سازد.
لاله همچون من دلی در اندرون دارد سیه
آن چه بینی کو به ظاهر گونه را گلگون کند
هوش مصنوعی: لاله، مانند من، در دل خود غمی پنهان دارد. آنچه که می‌بینی، او فقط ظاهرش را زیبا کرده است.
باد سوسن را زبانی گربه آزادی نداد
بی‌زبانی وین همه آزادی از وی چون کند
هوش مصنوعی: باد سوسن، به دلیل عدم توانایی گربه در بیان خواسته‌ها، هیچ آزادی به او نداد. اما این همه آزادگی که از او دیده می‌شود، به خاطر غیرقادر بودن او در بیان احساساتش است.
ساقی آن می ده که عکس او به عکس آفتاب
صبحدم خون شفق در دامن گردون کند
هوش مصنوعی: می‌گوید که ای ساقی، آن نوشیدنی را برسان که نورش مانند نور خورشید در صبحگاه، رنگ سرخی را بر دامن آسمان بپاشد.
سوی میدان بر، کمیتی را که صبح از نسبتش
بر سواد خیل لیل از نیم شب شبخون کند
هوش مصنوعی: به طرف میدان برو، کمیتی را که صبح به خاطر شباهتش با گروه شب، در نیمه‌های شب حمله می‌کند.
بلبل و گل ساختند از نو نوای برگ و عیش
هرکه را برگ و نوایی هست عیش اکنون کند
هوش مصنوعی: بلبل و گل دوباره شادی و نغمه‌ای نو آفریدند. هر کسی که شادی و سرزنده‌گی دارد، اکنون می‌تواند از زندگی لذت ببرد.
ای بهار عالم جان جلوه‌ای کن تا رخت
ارغوان و لاله بر حسن خود مفتون کند
هوش مصنوعی: ای بهار زیبای جهان، لطفی کن و خود را به نمایش بگذار تا زیبایی‌ات، گل‌های ارغوان و لاله را مجذوب خود کند.
در هوای عارضت عنبر همی ساید نسیم
تا به خط عنبرین اوراق را مشحون کند
هوش مصنوعی: نسیم، در هوای چهره‌ات، بوی خوشی را می‌پراکند تا صفحات دلفریب و معطر را پر کند.

حاشیه ها

1388/08/14 23:11
mareshtani

mesraje dowome beide haftom(gartschebini)1
---
پاسخ: به نظرم متن (آنچه بینی) می‌تواند صحیح باشد.

1394/02/11 19:05
ناشناس

بیت 1
جمالت >>>> جمال
بیت 4
رو>>>>> روز
بیت 8
گربه >>>> گر به
بیت 12
لاله >>>>> لاله را

1400/11/08 16:02
علیرضا محسنی

معنی بیت؟؟