گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۵

در خرابات مرا دوش به دوش آوردند
بی‌خودم بر در آن باده فروش آوردند
شهسواری که نیامد به همه کون فرود
بر در خانه خمار فروش آوردند
دوش بر دوش فلک می‌زنم امروز که دوش
مستم از کوی خرابات به دوش آوردند
مطربان زیر لب از پرده‌سرایی، با نی
تا چه گفتند؟ که نی را به خروش آوردند
ساقیان داروی بیهوشی می در دادند
دل بیهوش مرا باز به هوش آوردند
شاهدان این همه دلهای پریشان را جمع
به تماشای گل غالیه پوش آوردند
عشوه دادند فریب و دل و دین را ستدند
هوش بردند و نکات و نی و نوش آوردند
چشم و ابروی تو از گوشه خود سلمان را
در خرابات کشان از بن گوش آوردند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در خرابات مرا دوش به دوش آوردند
بی‌خودم بر در آن باده فروش آوردند
هوش مصنوعی: دیشب مرا در جایی آوردند که پر از سر و صدا و شادی بود، و من خودم را نمی‌شناختم. آنجا کسی مرا به در جلوی فروشنده‌ی شراب آورد.
شهسواری که نیامد به همه کون فرود
بر در خانه خمار فروش آوردند
هوش مصنوعی: شاہزاده‌ای که به همه جا سر نمی‌زند، به در خانه‌ی شراب‌فروش آمدند.
دوش بر دوش فلک می‌زنم امروز که دوش
مستم از کوی خرابات به دوش آوردند
هوش مصنوعی: دیشب از حال و هوای خراباتیان مست بودم و امروز شخصیتم همچون آسمان به دوش کشیده شده است.
مطربان زیر لب از پرده‌سرایی، با نی
تا چه گفتند؟ که نی را به خروش آوردند
هوش مصنوعی: نوازندگان به آرامی از هنر خود صحبت می‌کنند و با ساز نی، چه رازهایی را بیان کرده‌اند که باعث شده نی به آواز درآید و به شور و هیجان بیفتد.
ساقیان داروی بیهوشی می در دادند
دل بیهوش مرا باز به هوش آوردند
هوش مصنوعی: ساقی‌ها نوشیدنی‌ای به من دادند که باعث شد حتی از حال خود بی‌خبر شوم، اما آن نوشیدنی در نهایت مرا به حالت طبیعی‌ام برگرداند.
شاهدان این همه دلهای پریشان را جمع
به تماشای گل غالیه پوش آوردند
هوش مصنوعی: شاهدان، دل‌های نگران و آشفته را برای تماشای گلی که با عطر و زیبایی خاصی آراسته شده، دور هم جمع کردند.
عشوه دادند فریب و دل و دین را ستدند
هوش بردند و نکات و نی و نوش آوردند
هوش مصنوعی: با ناز و عشوه دل و دین را گرفتند و ذهن و فکر آدمی را پریشان کردند و نکات و رازها و ساز و نوش را به همراه آوردند.
چشم و ابروی تو از گوشه خود سلمان را
در خرابات کشان از بن گوش آوردند
هوش مصنوعی: چشم و ابروی تو با نگاهی خاص، سلمان را به سوی خرابات (محل میخانه) کشاند و به او فهماند که او را از دور می‌بینند.