گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۳

زلف و رخسار تو را شام و سحر چون خواند؟
هر که یک حرف سیاهی ز سپیدی داند
می‌کنم ترک هوای سر زلف تو و باز
باد می‌آید و این سلسله می‌جنباند
اشک من آنچه ز راز دل من می‌گوید
راست می‌گوید و از دیده سخن می‌راند
دل به او دادم و او کرد به جانم بیداد
هیچکس نیست که داد من از او بستاند
آب چشمم ننشاند آتش و من می‌دانم
کاتش من به جز از خاک درش ننشاند
هر چه گوید ز لبش جان، همه شیرین گوید
و آنچه داند ز رخش دل، همه نیکو داند
ماند سلمان ز درت دور و چنان می‌شنود:
که مراد تو چنین است و بدین می‌ماند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زلف و رخسار تو را شام و سحر چون خواند؟
هر که یک حرف سیاهی ز سپیدی داند
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی‌های تو را در روز و شب می‌بیند، می‌فهمد که چقدر از زیبایی‌های سپید تو در برابر تیرگی‌ها و غم‌ها سخت نیست.
می‌کنم ترک هوای سر زلف تو و باز
باد می‌آید و این سلسله می‌جنباند
هوش مصنوعی: من تصمیم می‌گیرم که از خیال موهای زیبای تو دست بکشم، اما دوباره باد می‌وزد و آن رشته‌ها را به حرکت درمی‌آورد.
اشک من آنچه ز راز دل من می‌گوید
راست می‌گوید و از دیده سخن می‌راند
هوش مصنوعی: اشک‌های من حقیقت احساسات درونی‌ام را بیان می‌کنند و از چشمانم حرف می‌زنند.
دل به او دادم و او کرد به جانم بیداد
هیچکس نیست که داد من از او بستاند
هوش مصنوعی: من قلبم را به او سپردم و او با رفتارهایش به جانم آسیبی زد. هیچ‌کس نیست که بتواند حق من را از او بگیرد.
آب چشمم ننشاند آتش و من می‌دانم
کاتش من به جز از خاک درش ننشاند
هوش مصنوعی: اشک‌های من نمی‌توانند آتش درونم را خاموش کنند و من آگاه هستم که این آتش تنها از خاک آن معشوق می‌تواند آرام بگیرد.
هر چه گوید ز لبش جان، همه شیرین گوید
و آنچه داند ز رخش دل، همه نیکو داند
هوش مصنوعی: هر چه از دلش بگوید، بسیار شیرین و دلنشین است و هر آنچه از چهره‌اش احساس کند، همگی خوب و پسندیده است.
ماند سلمان ز درت دور و چنان می‌شنود:
که مراد تو چنین است و بدین می‌ماند
هوش مصنوعی: سلمان از دوری تو ناراحت است و مثل این می‌شنود که خواسته‌ات این است و همچنان به این وضعیت ادامه می‌دهد.

حاشیه ها

1399/12/03 05:03
کاظم ایاصوفی

مصراع اول بیت سوم راز درست است نه زار