گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸

من کیستم تا باشدم، سودای دیدار شما؟
اینم نه بس کاید به من، بویی ز گلزار شما
چشمم که هر دم می‌کند، غسلی به خوناب جگر
با این طهارت نیستم، زیبای دیدار شما
سیم سیاه‌قلب اگر، هرگز نپالودی مژه
کی نقد اشک ما روان، گشتی به بازار شما؟
ای هر سرِ موی تو را، سرمایه هستی بها
با آن که من خود نیستم، هستم خریدار شما
باری است سر بر دوش من، خواهد فکند این بار، من
باری، چو باری می‌کشیم بر دوش هم بار شما
با آنکه مویی شد تنم، از جور هجران و ستم
حاشا که من مویی کنم، تقصیر در کار شما
دل با عذار ساده‌ات، جمعیتی دارد، ولی
تشویش سلمان می‌دهد، هندوی طرار شما

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من کیستم تا باشدم، سودای دیدار شما؟
اینم نه بس کاید به من، بویی ز گلزار شما
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم که بخواهم آرزوی دیدار شما را داشته باشم؟ فقط همین کافی است که بویی از گلستان شما به من برسد.
چشمم که هر دم می‌کند، غسلی به خوناب جگر
با این طهارت نیستم، زیبای دیدار شما
هوش مصنوعی: چشمانم هر لحظه با درد و اندوهی مانند غسل خون دل آغشته می‌شود، اما با این حال من به طهارت و پاکی دست نیافته‌ام، زیرا زیبایی دیدار شما برایم همه چیز است.
سیم سیاه‌قلب اگر، هرگز نپالودی مژه
کی نقد اشک ما روان، گشتی به بازار شما؟
هوش مصنوعی: اگر عشق تو را نمی‌پذیرفتم و از تو دور می‌شدم، هیچ‌گاه نمی‌توانستی اشک‌های من را به ارزش ببینی؛ اما تو همچنان به دنیای خودت ادامه دادی و در بازار دل‌ها گشت و گزار کردی.
ای هر سرِ موی تو را، سرمایه هستی بها
با آن که من خود نیستم، هستم خریدار شما
هوش مصنوعی: هر کدام از موهای تو برای من ارزش و سرمایه‌ای بزرگ دارد. با وجود اینکه من هیچ هستی و جایگاهی ندارم، اما در عین حال، من خریدار و مشتاق تو هستم.
باری است سر بر دوش من، خواهد فکند این بار، من
باری، چو باری می‌کشیم بر دوش هم بار شما
هوش مصنوعی: یک بار سنگینی بر دوش من است که روزی خواهد افتاد. من نیز بار بر دوش می‌کشم، همانند شما که بار خود را حمل می‌کنید.
با آنکه مویی شد تنم، از جور هجران و ستم
حاشا که من مویی کنم، تقصیر در کار شما
هوش مصنوعی: با اینکه به خاطر سختی‌های جدایی و ظلمی که بر من می‌گذرد، سنم بالا رفته و موی سفید کرده‌ام، اما هرگز تقصیر را به گردن شما نمی‌اندازم.
دل با عذار ساده‌ات، جمعیتی دارد، ولی
تشویش سلمان می‌دهد، هندوی طرار شما
هوش مصنوعی: دل در درونش به خاطر زیبایی و سادگی چهره‌ات پر از دنیا است، اما حضور سلمان، که نوعی اضطراب و نگرانی را به همراه دارد، دل را به هم می‌زند و آرامش را از آن می‌گیرد. تو نیز مانند هندوهای جادوگر، در این دگرگونی و نگرانی نقش داری.

حاشیه ها

1388/08/10 01:11
mareshtani

lotfan ba mesraje awale beide panjom tawjjo farmajed
---
پاسخ: با تشکر، موقتاً «خهند» را در مصرع مذکور با «خواهد» جایگزین کردیم تا پیشنهاد مستندی ارائه شود.

1392/12/17 08:03
ناشناس

مصراع اول بیت پنجم خواهم به جای خواهند فکر کنم درست باشه
من در یک کتاب اینجوری دیدم

1395/04/21 09:07
علیرضا

طبق یک تست در کتاب گاج محوری سوم در کنور تجربی 84 بیت به این صورت است:
باری است سر بر دوش من خواهم فکندن بار من
باری چو باری میکشم بر دوش هم بار شما

1397/10/04 21:01
محسن فرشاد

درودبرشما سپاسگزار می شوم درمصرع اول بیت اول فاصله با و شدم را حذف بفرمائید.
سپاسگزارم