گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷۸

گل که خوش طلعت و خوشبو آمد
عاشق روت به صد رو آمد
کاسه‌ای داشت سرم را عشقت
سر شوریده به زانو آمد
نیست از هیچ طرف راه گریز
تیرباران ز همه سو آمد
حال این چشم ضعیفم می‌گفت
قلمم، در قلمم مو آمد
سرکشی کرد و نشد با ما راست
آن سهی سرو که دلجو آمد
راز مشک سر زلف در دل
می‌نهفتم ز سخن بو آمد
سر و بالای تو می‌جست در آب
همچو سلمان که بلا جو آمد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل که خوش طلعت و خوشبو آمد
عاشق روت به صد رو آمد
هوش مصنوعی: گلی که زیبا و خوش‌عطر است، عاشق چهره‌ات به هزار طریق و شکل مختلف جلوه کرده است.
کاسه‌ای داشت سرم را عشقت
سر شوریده به زانو آمد
هوش مصنوعی: عشق تو چنان بر سرم تاثیر گذاشته که به حالت خضوع و فروتنی در آمده‌ام.
نیست از هیچ طرف راه گریز
تیرباران ز همه سو آمد
هوش مصنوعی: هیچ راه فراری از تیرهایی که می‌بارند وجود ندارد، چرا که از هر سو به سوی ما هجوم آمده‌اند.
حال این چشم ضعیفم می‌گفت
قلمم، در قلمم مو آمد
هوش مصنوعی: این چشم ضعیف من می‌گفت که قلمم، در نوشتن به اندازه‌ای ضعیف شده که موئی در آن به چشم می‌آید.
سرکشی کرد و نشد با ما راست
آن سهی سرو که دلجو آمد
هوش مصنوعی: سرو قدبلند و زیبایی که دل ما را شاد می‌کرد، حالا به مخالفت و ناشکیبایی برخاسته و نتوانسته با ما صادق باشد.
راز مشک سر زلف در دل
می‌نهفتم ز سخن بو آمد
هوش مصنوعی: من در دل خود رازهایی از مشک و زیبایی زلف را پنهان کرده بودم که بوی آن در سخنانم حس می‌شد.
سر و بالای تو می‌جست در آب
همچو سلمان که بلا جو آمد
هوش مصنوعی: در آب به دنبال سر و بالای تو می‌گردد، مانند سلمان که در پی بلا و سختی آمده است.

حاشیه ها

1388/08/14 22:11
mareshtani

mesraje dowome beide akhir(hamtscho salman)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1397/09/20 07:12
مسعود رستگاری

صورت صحیحِ بیت آخر این است:
سروِ بالای تو می‌جُست در آب
چشمِ سلمان که بلا جو آمد

1397/09/20 08:12
مسعود رستگاری

بیت ششم «زلفت» صحیح است نه «زلف»