غزل شمارهٔ ۱۵۸
هر سینه کجا محرم اسرار تو باشد؟
هر دیده کجا لایق دیدار تو باشد؟
مستان دل اغیار چه لازم که درین عهد
هر جای که قلبی است به بازار تو باشد
هر آینه آن دل که قبول تو نیفتد
کی قابل عکس می رخسار تو باشد
من خاک رهت گشتم و گردی که پس از من
برخیزد ازین خاک هوادار تو باشد
تو گرد کسی گرد که او گرد تو گردد
تو یار کسی باش که او یار تو باشد
غیر از تو نشاید که کسی در دلش آید
آنکس که دلش محرم اسرار تو باشد
سلمان اگر از یارغمی در دلت آید
باشد که غم یار تو غمخوار تو باشد
ای صوفی اگر جرعه این باده بنوشی
زان پس گرو میکده دستار تو باشد
ظاهر نشود تا همه از سر ننهی دور
فرقی که میان سر و دستار تو باشد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر سینه کجا محرم اسرار تو باشد؟
هر دیده کجا لایق دیدار تو باشد؟
هوش مصنوعی: هر دلی که بتواند به رازهای تو پی ببرد کجاست؟ و هر چشمی که شایستهی تماشای تو باشد کجا میتوان یافت؟
مستان دل اغیار چه لازم که درین عهد
هر جای که قلبی است به بازار تو باشد
هوش مصنوعی: معنی این بیت به این صورت است که در زمانهای که هستیم، نیازی نیست که عشق و محبت دلهای بیگانه را در نظر بگیریم. هر جا که قلبی وجود داشته باشد، باید به عشق خود توجه کنیم و بازار دلهای خود را رونق ببخشیم.
هر آینه آن دل که قبول تو نیفتد
کی قابل عکس می رخسار تو باشد
هوش مصنوعی: این دل اگر به محبت و وجود تو نرسد، چگونه میتواند زیبایی چهرهات را در خود منعکس کند؟
من خاک رهت گشتم و گردی که پس از من
برخیزد ازین خاک هوادار تو باشد
هوش مصنوعی: من به قدری در عشق تو ذوب شدهام که مانند خاک زیر پاهایت شدهام، و حتی گردی که از این خاک بلند میشود، نشاندهنده عشق و ارادت من به تو است.
تو گرد کسی گرد که او گرد تو گردد
تو یار کسی باش که او یار تو باشد
هوش مصنوعی: با کسی دوست شو که در دوستی با تو reciprocate کند و در محبت و وفاداری متقابل باشید.
غیر از تو نشاید که کسی در دلش آید
آنکس که دلش محرم اسرار تو باشد
هوش مصنوعی: هیچ کس دیگری نمیتواند در دلش جایی برای تو داشته باشد، جز کسی که دلش به رازهای تو آشناست.
سلمان اگر از یارغمی در دلت آید
باشد که غم یار تو غمخوار تو باشد
هوش مصنوعی: اگر در قلبت غم یار دیگری به وجود بیاید، امیدوار باش که غم او، به نوعی غم تو را نیز تسکین میدهد و به فکر تو خواهد بود.
ای صوفی اگر جرعه این باده بنوشی
زان پس گرو میکده دستار تو باشد
هوش مصنوعی: ای صوفی، اگر کمی از این شراب بنوشی، پس از آن، دستار و قمچین تو در میکده خواهد بود.
ظاهر نشود تا همه از سر ننهی دور
فرقی که میان سر و دستار تو باشد
هوش مصنوعی: تا زمانی که حسادت و کینه به دلت راه پیدا نکند، به خوبی میتوانی بین خود و دیگران فرق قائل شوی؛ به ویژه در شرایطی که موقعیتها و زوایای دید متفاوتی وجود دارد.
حاشیه ها
1388/08/14 15:11
mareshtani
mesraje awale beide sowom(andel)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.